Ate JAPAN’s Most Bizarre Foods

دو ساعت گذشته و قرار است پنجه خرس را از قابلمه برداریم و ببینیم چطور به نظر میرسد. اوه، دیوانهوار به نظر میرسد. حالا که به این چیز نگاه میکنم، بدون مو، در این ماراتن غذایی کامل، حتی وحشتناکتر هم به نظر میرسد. من این همه راه را تا ژاپن رفتهام تا افراطیترین غذاهای این کشور را بررسی کنم. اگر قرار بود این را در یک فیلم سنتی ژاپنی نشان دهیم، باید این کار را با آن انجام میدادیم.
این کشور جزیرهای ۱۲۵ میلیونی، بهشت عاشقان غذاست. جایی که سرآشپزهای متعهد و متخصصان غذا، مرزهای امکانات آشپزی را جابهجا میکنند. از نیگویی که ۱۰۰ برابر بزرگتر از چیزی است که قبلاً دیدهاید. چطور این کار را انجام دهم؟ دو ماده عجیب و غریب که هرگز انتظار نداشتم در ژاپن پیدا کنم. امروز چیزهای زیادی برای رسیدن به آنها داریم. اما بگذارید به شما بگویم که این ویدیو برای من به عنوان یک مصرفکننده و همچنین برای شما به عنوان یک بیننده چالش برانگیز خواهد بود، بنابراین از شما میخواهم که در این مدت با من همراه باشید. من را مجبور نکنید که این کار را
تنها انجام دهم، اما قبل از همه اینها، ما سوشی را از قیمت بسیار مناسب تا هزینه یک تجربه سوشی که بیش از ۶۰۰۰ دلار هزینه دارد، بررسی میکنیم. بیایید حرکت کنیم، به اولین شعبهمان رسیدیم. کورا سوشی، اینجا بل سوشیِ نقالهای دارد. اساساً شما مینشینید و منتظر میشوید تا سوشی برایتان بیاید.
بله، اگر بخواهید میتوانید سفارش دهید، اما لذتش این است که ببینید چه چیزی ظاهر میشود و چه چیزی از جلوی شما رد میشود، در حالی که سر جایتان نشستهاید. این ارزانترین شعبه ما در روز است. بیایید برویم ببینیم واقعاً چقدر ارزان است. من اینجا با مدیر روابط عمومی هستم. آقا، او را آنجا بگذارید. من از اینکه اینجا هستم خیلی هیجانزدهام چون عاشق بل سوشی نقالهای هستم.
آیا میخواهید کمی در مورد نحوه کار این مکان از زمانی که پا به این فروشگاه میگذارید توضیح دهید؟ همه چیز سلف سرویس است و به همین دلیل است که میشی چیزی که خیلی گران در نظر گرفته میشود، مثل سوشی، میتواند واقعاً مقرون به صرفه باشد. کورا سوشی، ما از پرداخت هزینه بیمه درمانی متنفریم، شعار شما نه، من عاشقش هستم چون انسانها هزینه زیادی دارند، اما چیزی که هزینه زیادی ندارد، اتوماسیون است.
بیایید در مورد قیمت صحبت کنیم. ارزانترین بشقاب سوشی شما چیست؟ بشقابی که او توصیه میکند ماهی تن است. ۱۵۰ ین، بنابراین ۱۵۰ ین برای خدای من، تی نیگری (T nigeri) که به دلار آمریکا ترجمه شده، میشه ۱۱ دلار. خدای من، پس با حدود ۱۰ و ۱۰ دلار میتونید ۲۰ تا نیگری بگیرید. این یه معاملهی عالیه. خیلی هیجانزدهام. ممنون بابت اطلاعات.
دفعهی بعد میشینم و سریع میخورم. این مقرونبهصرفهترین سوشی روز ماست. فکر کنم این تودا بومه. یه هلش بده، بکشش بیرون و از زندان پلاستیکیش آزادش کن. همه چیز اینجا به این خاطر هست که نمیخوان کسی تمام مدت که اینجایید باهاتون حرف بزنه. اوه، میتونم یه کم سس سویا بگیرم. نه، همینجا توی یه بطری فشاری هست.
اوه، میتونم یه آبجو بخورم. میخوام مست بشم. بوم، همینجا سفارش آبجو رو تایید میکنم. سفارش انجام شد. چیزی که الان خیلی دوستش دارم رو میتونید ببینید که قبلاً این تن ماهی رو توی یه سس طعمدار ریختن، اما اگه بخوام یه کم سس سویا اضافه کنم، یه کم سس سویا بهش اضافه کنید. اوه، خیلی خوبه. سس سویا با کیفیت پای. اوه، این نوشیدنی منه.
من یه آبجو سفارش دادم، اما یه آب سیب زنجبیلی هم سفارش دادم. چون واقعاً نمیخوام آبجو بخورم، فقط میخوام جلوی دوربین خشن به نظر برسم، ببخشید جینجر، ما کجا بودیم؟ تفاوت بزرگ در ژاپن بودن، برنج سوشی است که یه جورایی شیرینی ترش و شیرین داره و بعد خود ماهی، یه کم شیرینی داره و البته من با سس سویا کمی شوری اضافه کردم. حالا میخوام ببینم اینجا دیگه چی داره چون یه سری چیزهای خیلی منحصر به فرد دارن، از جمله این که ناتو هست، مثل سویای تخمیر شده.
یه چیزی که هست اینه که وقتی بشقابت تموم شد، میذاریش توی ظرف بشقاب، مثلاً کجا میره. نمیدونم این شعبه دهها شعبه در آمریکا داره و من یادم رفت که واقعاً به یکی از اونا رفتم، اما منو کاملاً متفاوته و این به خاطر اینه که آمریکاییها خیلی بد غذان، اما بعد میای اینجا و میتونی چیزهای خیلی باحالی مثل این رو امتحان کنی، نه برای همه، یه پایه برنج خوب، جلبک دریایی ترد و بعدش یه چیز کاملاً لزج و چسبناک. یه کم هم طعم آجیلی داره.
اما در کل طعم ملایمی داره، همه چیز به بافت جذابش مربوطه، بنابراین از اینجا به بعد میخوام این بشقابها رو جمع کنم، وقتشه که به طور جدی به [موسیقی] بپردازم، خیلی خب بچهها، یه دور دیگه از بشقابهای تصادفی که جلوی من ظاهر شدن رو داریم، بیایید یکی یکی شروع کنیم، این یکی یه تخم مرغه، یه پیازچه داریم و بعدش بهم گفتن یه عالمه غذای دریایی مختلف اینجا هست که میخوام سس سویا روش بریزم، اوه، تنده، مزهاش مثل گوئو جونگ کرهای میمونه و تخممرغ نامحسوسه، یه جورایی پشت اون ادویه محو شده، اما یه نفر دیگه خیلی خوبه که آبجو میخوره، فقط
۱۱:۳۶ خوبه، بریم سراغ غذای بعدیمون، همینجا، یه کم گوشت خوک، شبیه یه نوار نازک بیکن با سسه که روش گذاشته شده، روی یه [موسیقی] برنج، گوشت خوک کبابی فتی که تقریباً با یه سس شیرین ترش تریاکی پوشانده شده، اینجا یه تجربه عالی هست، گوشت گاو، شبیه یه استیک کوچک سالزبری با یه عالمه سس مایونز روی [موسیقی]ه، چرا من اینو خیلی دوست دارم؟ مزهاش مثل گوشت گاوی است که داخلش کلی مواد پرکننده دارد، بنابراین همه اینها چیزهایی هستند که میتوانید از نوار نقاله بل تهیه کنید، اما حالا میخواهم به سراغ آیپد بروم و چند موردی را سفارش دهم
که اینجا زیاد نمیبینید. خب دوستان، اینجا یکی از گرانترین چیزهایی که میتوانستم در منو پیدا کنم، خرچنگ برفی است. روی آن سس شیرین مخصوص نمایش را قرار میدهم. سس سویای شیرین [موسیقی] بد نیست. احتمالاً سس سویای شور بهتر از سس شیرین بود. آبدار است. خود خرچنگ با قیمتی که هنوز فقط حدود ۲.۲۰ دلار بود، شیرین است.
بنابراین خیلی چشمگیر است. بیایید نگاهی به چیزهای دیگری که گرفتیم بیندازید. این صدف آبالون است و بعد در کنارش چیزی که قبلاً هرگز ندیدهام. این یک ماهی مرکب تمپورا نیگیری است. منظورم این است که چرا در حال حاضر اصلاً نیگیری است؟ فقط یک تکه بزرگ ماهی مرکب است که سرخ شده و فقط یک تکه برنج به آن چسبانده اند. من عاشقشم. راستش را بخواهید، برنج کاملاً غیرضروری است. هیچ چیز موقتی نیست.
در ژاپن خیلی خوشمزه است چون خمیر سبک و پفکی دارند که خیلی ترد میشود. به این نگاه کنید، این مقرون به صرفهترین تجربه سوشی ماست که سوشی فقط با ۱۱ دلار تا پایان این ویدیو عرضه میشود. ما یک تجربه سوشی را امتحان خواهیم کرد که بیش از ۶۰۰۰ دلار قیمت دارد، اما در حال حاضر به سمت شعبه سوشی با قیمت متوسط میرویم، جایی که بزرگترین سوشی دنیا را درست میکنند.
به شعبه دوم، درست پشت سر من، رسیدهایم، جایی که متوسطترین سوشی را سرو میکند. میتوانید تصور کنید که اینجا کمی گرانتر است و کیفیت بسیار بالاتر است، اما ما فقط برای سوشی با کیفیت بهتر اینجا نیستیم، ما برای سوشی بزرگتر اینجا هستیم. قیمت آن چقدر است؟ چرا وجود دارد؟ چگونه آن را درست میکنند؟ من سوالات زیادی دارم.
بیایید الان به داخل برویم و اطلاعات بیشتری کسب کنیم. من شواهدی از اوقات خوش پیدا کردم. خب دوستان، من الان با سرآشپز ایشید هستم. ما میخواهیم نیگیری خود را درست کنیم، اما اول به برنج سوشی نیاز داریم. ما به آشپزخانه میرویم، جایی که برنج در حال بخارپز شدن است. برنج در حال حاضر داخل نوعی تور یا پارچه توری است و این باعث میشود که درآوردن آن خیلی آسان شود.
او پارچه را میگیرد و سریع به اینجا میآید. برنج را داخل این ظرف چوبی بزرگ میاندازد. به آن بخارپز و خوشمزه نگاه کنید. حالا به جلوی خانه میرویم. برنج خیلی بخارپز به نظر میرسد. راستش را بخواهید، فقط بوی برنج بخارپز میدهد. شاید خیلی از شما ندانید، اما سوشی هیچ ربطی به ماهی ندارد. در واقع، به همین موضوع اشاره دارد.
سرکهای که داخل برنج سوشی ریخته میشود، طعم متمایزی به آن میدهد. او با دقت سرکه را روی برنج میریزد، سپس با استفاده از قاشق چوبی بزرگش کمی آن را مخلوط میکند. حالا دیگر بوی برنج بخارپز معمولی نمیدهد. بوی بسیار ترش و گس از این برنج در اتاق به مشام میرسد. خدای من، او قرار است سرکه بیشتری داخل آن بریزد.
من هرگز چنین برنج سوشی قهوهای ندیدهام. به نظر میرسد این مرحله کامل شده است، اما قدم بعدی چیست؟ این هنوز برای مصرف آماده نیست زیرا خیلی داغ است، بنابراین او قرار است حدود یک ساعت آن را کنار بگذارد تا خنک شود. پایین و بافتش کمی تغییر میکنه، بعدش آمادهی درست کردن سوشی میشه. میخوام با این یارو یه کم قایم بشم.
سلام قایم بشید، خیلی خب بچهها، ما ماهیمون رو داریم، برنجمون رو هم داریم و آمادهی اقدام هستیم. قراره دو تا کتلت مختلف درست کنیم، یکی با تن ماهی و یکی با ماهی سالمون. مرحلهی اول: برنج رو دست بزنید. معمولاً این برنج اندازهی انگشت شست شماست. این یکی خیلی بزرگ میشه، همینجا، تن ماهی. صبر کن، همینه؟ دن. اوه، خیلی سریع به اوج رسیدیم.
زود به اوج رسیدیم و رفتیم سراغ کتلت بعدی، سالمون نیجر. دوباره با یه تکه برنج سافتبال شروع میکنیم. اساساً این نصف ماهیه که به زیبایی روی برنج کشیده شده و خدای من، این چیز خیلی قشنگه. بریم بیرون و امتحانش کنیم. این دیوونهکنندهست. یه جورایی مرز بین غذای آمادهست، اما یه جورایی هم خوشمزه به نظر میرسه.
من از یه کم شروع میکنم و کم کم بالا میام. اینجا تن ماهی داریم، اما از اون طرف یه کوچولو تن ماهی داریم. سرکه، برنج رو یه کم مزه میده. نرمتر، کمی مرطوبتر و کمی ترش، خوشمزه است، اما از اینجا به بعد قرار است چیزی ۲۰ برابر بزرگتر بخورم، آنقدر مسخره است که به دستکش نیاز دارم. او خیلی لطف کرد و یک چاقو و چنگال به من داد. من از آن استفاده نمیکنم، میخواهم کل آن را بردارم، به این چیزی که من نیری مینامم.
میتوانم تکه تکه شدن برنج را کمی حس کنم. میخواهم آن را کمی در سس سویا فرو ببرم. اینجا، شما بروید و بروید سراغ [موسیقی] آن. من حتی آن را نجویدم. وای، فکر میکنم چند تاندون یا چیزی در آن وجود دارد که از هم نپاشیده است، چون معمولاً به این شکل به نظر میرسد، انگار تصادف کرده است. دارم میفهمم که چرا مردم معمولاً نیجری را به این شکل نمیخورند، اما اگر سعی کنم آن را از طرف دیگر بخورم چه؟ ضریب هوشی ۱۰۰.
اوه بله، هیچ چیز اشتباه پیش نمیرود. این [موسیقی] زمان طراوت است. میتوانم طعم دریا را بچشم. خدای من، این خیلی چیزها برای تحمل کردن دارد، بنابراین این همان ماهی تن است که باید بگویم من ماهی تن را خیلی دوست دارم. بیشتر وقتی که به قطعات کوچیک برشش میدن که بتونم گازش بزنم، خوشمزهست. حالا بریم سراغ ماهی سالمون. ما بچه ماهی سالمون کوچولومون رو داریم.


یه کم گرم و خوشمزهست. حدود ۱۰ دقیقهست که مونده، اما در غیر این صورت خوشمزهست. از طرف دیگه، این یه غوله، یه هیولا. چطور این کار رو بکنم؟ خدای من، خیلی سنگینه، داره زیر وزن خودش له میشه. خدای من، شروع شد. بله، من اونو تو دستام گرفتم. این مرحله اوله. بیایید یه کم سس [موسیقی] بزنیم. مشکلی با گوشت یا تاندونها یا هر چیزی که توی تن ماهی بود، ندارم.
فقط یه ماهی سالمون خام ضخیم و خوشمزهست. عاشقشم. خدای من. یه پوند دیگه گوشت خوردم، قبل از اینکه حتی به برنج برسم. این لقمه بعدی منه. ماهی سالمون برنجیه. همهش با هم. فکر نمیکنم بتونم به اندازه عادی برگردم. خیلی خوشمزهست. پروتئین زیادی هم داره. امگا ۳ من الان از سقف لعنتی هم گذشته. عالیه. ممنون. بیایید در مورد قیمت هر کدوم از اینا صحبت کنیم.
۵۰۰۰ ین، یعنی فقط حدود ۳۳ دلار. برای من یه کم عجیبه چون این مثل نصف ماهی سالمون میمونه. این صید اینجاس. این معمولاً تو منوشون نیست. این چیزیه که باید از قبل زنگ بزنی و درخواست کنی. حتی اون موقع هم ممکنه برات درست نکنن. بستگی به برنامهشون داره. بنابراین اگه اومدی اینجا، توصیه میکنم سوشی سایز معمولی بگیری چون خوردنش قبل از اینکه کارمون تموم بشه خیلی راحتتره.
یه کاری هست که میخوام انجام بدم. نوع مورد علاقهام از سامون نیگیری، نوع برشته شدهشه که سس مایونز روش داره. سرآشپز رو با خودم آوردم. هم بنزین داره و هم سس مایونز. بیا یه مرحله جادویی اول درست کنیم. یه کم سس مایونز و حالا تورچ. آره رفیق، سس مایونز تورچ با سالمون. طعم خیلی خوبی داره. مطمئناً وقتی هزار بار مقیاسش رو بزرگ کنی، مثل این، جواب میده.
اوه خدای من، من اینجا از چاقوی جینسو قابل اعتمادم استفاده میکنم تا از سس مایونز، ماهی و برنج رد بشم. اوه به اون مقطع نگاه کن. به معنای واقعی کلمه، غذای من یه طعم خاصی داره، اینجا شروع میکنیم. میدونستم که میتونم از دهنم تا بالای دماغم مزهاش رو بچشم. طعم خوشمزهی سس مایونز و همچنین ماهی سالمون و برنج خیلی زیاد.
یه ساعت دیگه اینجا میشینم و هر دوی اینا رو کامل میخورم و بعد از اینکه حالم بد شد و از مسمومیت با جیوه مُردم، میرم به شعبهی بعدیمون که قراره بیش از ۱۱۰۰۰ دلار برای یکی از گرونترین تجربههای سوشی که میتونید اینجا تو توکیو ژاپن داشته باشید، خرج کنیم. بریم یه ساعت دیگه [موسیقی]. به آخرین و گرونترین شعبهی امروزمون توی طبقهی دوم این ساختمون رسیدیم.
یه مغازهی سوشی کوچیک، اما امروز یه کار خارقالعاده انجام میدن. قراره توی یه لحظه توی یه مراسم برش انحصاری ماهی تن شرکت کنم که روی یه ماهی تن انجام میشه و هزاران دلار قیمت داره. حالا میریم طبقهی بالا و میفهمیم که همهمون درست میگیم. این راهنمای آشپزی منه. قفل. این سرآشپز سوشی، چو، و این یه ماهی تن هست که وزنش بالای ۱۰۰۷۰ پونده. میخوایم بازش کنیم.
همین الان بیایید نگاهی به داخل بیندازیم، آمادهاید؟ میتوانید با صدای بلند صحبت کنید. بله، باشه، پس همین الان دارند نوار چسبی که این تابوت پلیاستایرن را مهر و موم کرده است را برمیدارند. سه. بله، یک، دو، سه. اوه، باشه، چه کشف شگفتانگیزی. در این مرحله این ماهی تن میتواند از یک سقوط هواپیما جان سالم به در ببرد.
اوه، شروع میکنیم. این کشف واقعی است. خدای من، به این نگاه کنید. خدای من، خدای من، خیلی لغزنده و سنگین است. این ماهی عظیمالجثه به سه تا چهار مرد بالغ نیاز دارد تا آن را از تابوت پلیاستایرن خود جدا کنند. وای، چه هیولایی! به این نگاه کنید. هنوز برچسب فروش دارد. تضمین تازگی. این یک ماهی تن باله آبی است.
این یک ماهی تن مسابقهای مزرعهای است، زیرا بسیاری از ماهی تن باله آبی این روزها اینگونه هستند. اگرچه این مرغوبترین نوع ماهی تن است و غولپیکر است. این یکی همینجا حدود ۶۵۰۰ دلار قیمت دارد. امروز سرآشپز چو در حال آمادهسازی هفت برش منحصر به فرد مختلف از ماهی تن است. اولین غذای ما کامورو است که به عنوان استخوان ترقوه ماهی تن نیز شناخته میشود.
اما قبل از اینکه بتوانیم به آن برسیم، سرآشپز چو باید ابتدا نقش جراح را بازی کند. او قسمت پشتی ماهی را جدا میکند. خدای من، او یک چاقوی تیز دارد. بعد سرش را میکند. بله، آفرین. گوشت لطیف و خوشمزهی بالای پشت یا سمت پشتی ماهی را نشان میدهیم. بالاخره به استخوان ترقوهی ارزشمند میرسیم. اوه، این یک استخوان ترقوهی عظیم است. ببینید چقدر چرب است.
مرمر فوقالعاده است چون مقدارش خیلی کم است. به همین دلیل است که خیلی گران و پرطرفدار است. بعد از برداشتن مقداری استخوان ظریف، یک تکهی متوسط ساشیمی باقی میماند که به قطعات کوچکتر برش داده شده و دهانتان آب میشود. [موسیقی] لقمهها خیلی سنگین و چرب و تقریباً چرب به نظر میرسند. مثل موهای من. ۲ ساعت بعد از دوش گرفتن، نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم، نخندید. باشه، باشه، ممنون. فقط میخواهم کمی تن ماهی بخورم.
هورا. وای، وای. فکر نمیکنم تا به حال آن قسمت از ماهی تن را خورده باشم. خیلی نرم است با یک شکم چرب معمولی. کمی تاندون آنجا دارید، بنابراین میتواند کمی جویدنی باشد، اما این قسمت در استخوان ترقوه انگار تاندون ندارد، بنابراین مزهاش مثل این است. کره، درست توی دهنت آب میشه، کلمات کرهای رو از دهنم بیرون آوردی ، برای غذای بعدیمون، توجهمون رو به بدن ماهی جلب میکنیم.
گوشت بالای کمر برای بعد کنار گذاشته شده چون شکم ماهی تن سه برش گوشت مجزا داره که بعد از آره رفیق، اوه اوه بله، فهمیدم، ممنون، خوبه، روی ساعتمه، پس درست در مرکز، این گوشت قرمز رو اینجا داری، اسمش آکامیه، خیلی کم چربه، هیچ چربی نداره و یه کم هم پایین، اینجا چاو تورو رو داریم، بنابراین چاو چربی متوسطی داره، اما قسمت خیلی چرب بعد از اون در واقع این قسمته، قسمت بالای شکم، واقعاً خیلی نرمه. بیایید عمیقتر بررسیش کنیم.
او با برش دادن شکم به قطعات قابل کنترلتر شروع میکنه، غشاها رو از قسمتهای نامطلوب جدا میکنه، بعد شروع میکنه به هدف قرار دادن هر برش از گوشت، بعد از آکامی شروع میکنه، کم چربترین برش، یه رنگ خیلی تیره و زیبا داره، بعد به چورو با چربی متوسط و در نهایت به تاج جواهر یا تورو میرسه.
چربترین و پرطرفدارترین گوشت از این بخش ماهی تن، هر کدام با دقت به ساشیمی برش داده میشوند، بنابراین ما اینجا سه نوع ساشیمی ماهی تن داریم. وقتی مردم در ایالات متحده ساشیمی ماهی تن میخورند، معمولاً کدام را میخورند، احتمالاً قسمت بدون چربی آن را ترجیح میدهند، زیرا قسمت بدون چربی بیشترین مقدار را در ماهی دارد، بنابراین صادرات آن به کشورهای دیگر بسیار آسان است.
من فقط میخواهم کمی سس سویا به آن اضافه کنم. خیلی خوب است، طعم بسیار آشنایی دارد، نرم است، بسیار لطیف است، چرب نیست، هیچ باقیماندهای روی دهان شما باقی نمیگذارد، اما هنوز هم طعم تمیز و بسیار خوبی با بافتی فوقالعاده دارد. در اینجا ماهی تن با چربی متوسط داریم، رنگ آن کمی متفاوت است، شیب رنگی از قرمز به کمی صورتیتر است.
کمی به آن B بدهید. حالا چه صبر کنید؟ بله، چه انتظار متفاوتی باید داشته باشم؟ حالا باید کمی بیشتر آن را بچشید، مثلاً بدانید که محتوای چربی آن کمی لطیفتر خواهد بود، بیایید آن را امتحان کنیم. بله. مممم. کمی چرب، کمی بیشتر. ته مانده مزه اش کمی شبیه است، هرچند هنوز استاد نیستم. اوهوم. بالاخره داریم ماهی تن چرب یا شکم ماهی تن را امتحان میکنیم.
این کاملاً متفاوت است. تقریباً میتوانید کمی رگههایی از آن را ببینید. کمی من را یاد قسمت استخوان ترقوه که خوردیم میاندازد، اما کمی متفاوت است. بله، دقیقاً، میتوانید کمی بیشتر شبیه تاندون اینجا ببینید، به همین دلیل در مقایسه با استخوان ترقوه مرغوبتر است، اما هنوز هم خیلی نرم است. خیلی خوب است.
اوه، آنقدر غنی است که انگار در دهان آب میشود. البته هنوز هم آن غذای دریایی شگفتانگیز را میخورید. اسانس اما مثل یک تکه کره چرب فرو رفت. بله، میدانم. این چهار قسمت ماهی تن است. چند قسمت دیگر هم داریم؟ مثلاً استخوان اینجا که از سر به آن ناکی میگویند. اینجا هم n داریم. مقدارش هم خیلی کم است و دفعه بعد آن را امتحان میکنیم.
سرآشپز چو با نمایش قرصهای مخصوص ماهی تن، ماهی تن را با دقت برش میدهد و فقط استخوان و کمی گوشت باقی مانده که به نام ناکا اوی شناخته میشود را باقی میگذارد. ستون فقرات سپس به قطعات کوچکتر خرد میشود و خام با قاشق سرو میشود. اوه، خیلی خب دوستان، این غذای شماره پنج است، اینجا قسمتی از ستون فقرات و فراتر از آن، ما این قاشق مخصوص را اینجا با نوک تیز داریم که به ما کمک میکند گوشت را بازیابی کنیم.
بگذارید به شما نشان دهم که چگونه این کار را انجام دهید. شما فقط آن را مثل این بردارید، اوه، و حالا شما یک تکه گوشت بدون گوشت اینجا روی قاشق خود دارید، خیلی خب، بنابراین تقریباً آن را چرخ میکنید و همزمان پوست میگیرید، یک له تن ماهی خوشمزه درست میکنید. اوه، له من این است، کمی سس سویا، میدانید که معمولاً نمیتوانید این را در سوپرمارکتهای معمولی پیدا کنید، حتی در رستورانهای معمولی هم این را ندارند.
بیایید آن را امتحان کنیم. خیلی خوب است، مقدار مشابهی از چربی دارد، چرب یا پرچرب نیست، اما یک تجربه بافت متفاوت است، روشی که شما آن تکههای نازک را که معمولاً بیفایده هستند برمیدارید و تقریباً آنها را بالا میبرید یا آن را به کمی له تن ماهی تبدیل میکنید، دوستداشتنی است، حالا که بدن و ستون فقرات برداشته شدهاند، تنها چیزی که باقی مانده سر است، ما آمادهایم دو غذای دیگر را بررسی کنید که با گونه ماهی تن شروع میشود، بنابراین اینجا کل گونه ماهی تن را داریم، بافت سفت و منحصر به فردی دارد، مقداری چربی دارد، کمی مرمری شده است، گونه
با آرد پوشانده شده و سپس مستقیماً در سرخ کن قرار داده میشود تا به رنگ قهوهای طلایی باشکوهی درآید، خب دوستان، ما غذای شماره شش را داریم، اینجا فوقالعاده به نظر میرسد، خیلی گرم است، چرب است، ببینید، بله، خیلی داغ است، تجربه کاملاً متفاوتی از هر چیزی است که تا به حال داشتهایم، زیرا دقیقاً پخته شده است و تفاوت طعم آن با ماهی تن بین ماهی خام است که طعم بسیار ملایمتری دارد و وقتی آن را میپزید، واقعاً نوعی ماهی بودن ماهی تن را به نمایش میگذارد، بنابراین آن را با یک پوسته ترد و خوب مخلوط میکنید، یک بافت منحصر به فرد و خوب.
من عاشقش هستم، من هم عاشقش هستم. این مرغ کاراگ است، اما این فقط ماهی برای غذای آخر ماست. ما به سراغ گوشت پیشانی ماهی تن میرویم که با عشق به سوشی تبدیل شده است. این بخش از گوشت نیز بسیار شبیه به استخوان گونه است، از این نظر که مقدار آنها بسیار کم است، اما همچنین خیلی لطیفه، خیلی چربه، درست همون جایی که معمولاً تن ماهی میره، میگرن داره، وای، به اون تکه گوشت زیبا نگاه کن، اولین کاری که میکنه اینه که این گوشت پیشانی رو از اینجا به ورقههای نازک برش میده، وقتشه برنج رو آماده کنه، یه کم واسابی برمیداره، میذاره روی برنج،
فشارش میده تا به شکل ایدهآل برسه و پیشانی تن ماهی رو روی اون میذاره، مرحله آخر کاملاً آتشزا هست، اون تون آپ و این هم محصول نهایی ما، فوقالعاده به نظر میرسه، لطفاً، بله، من یکی برمیدارم و تو سس سویا فرو میکنم، یه بر عکس، فقط یه کم از ماهی رو میخورم، اوه، من دهنم، تو خوردیش، دیگه بسه، پسر، اوه خدای من، واقعاً خوبه، مگه این بهترین نیست؟ این بهترین چیزیه که من واقعاً دوست دارم، گوشت رو سرخ کن، چه ماهی سالمون باشه چه تن ماهی با یه کم سس سویا، اون رو شور میکنه، چربه، خیلی نرم و لطیفه، و بعد اون برنج سوشی خوشمزه رو دارید که همه چیز رو متعادل میکنه، این
۱۰ از ۱۰ خوشمزه است. ۱۰ از ۱۰، این قطعاً محبوبترین غذای من در طول شب امشب است، من آن را خیلی دوست دارم، بنابراین از اینجا فقط ۱۴ غذای دیگر داریم که از این ماهی تن درست میکنیم. نه، همین! بعد از امتحان کردن سوشی با سه قیمت مختلف، آمادهام که با ماهی خداحافظی کنم و به زنبور ژاپنی که به عنوان واگو هم شناخته میشود، سلام کنم.
میخواهم بدانم چه اتفاقی میافتد وقتی ارزانترین بوفه واگو ژاپن را انتخاب میکنید، بوفهای که در آن به تنهایی غذا میخورید و توسط دستگاهها سرو میشود. سلام، در مقابل گرانترین بوفه واگو در این کشور که بیش از ۳۰۰ دلار قیمت دارد، ما به سمت شعبه ارزان ۳۰ دلاری خود میرویم. حالا بیایید [موسیقی] همه چیز را درست کنیم، خیلی خب دوستان، ما به سمت میز خود میرویم و این یک چیدمان بسیار منحصر به فرد است که آنها اینجا دارند.
اول از همه، آنها یک فضای غذاخوری دو نفره دارند که نوعی موقعیت خصوصی با دو صندلی است، اما میتوانید به تنهایی در این غرفه غذاخوری انفرادی نیز غذا بخورید. اینجا جایی است که من امروز قرار است غذا بخورم. این فرصت عالی برای جلوگیری از تبادلات اجتماعی ناخوشایند است. میتوانید سایر مشتریان را نادیده بگیرید. هیچ کس نباید این واقعیت را ببیند.
شما تنها غذا میخورید و قضاوتتان این است که هیچکس حتی نمیتواند به صورتتان نگاه کند، چون ببینید هیچ پیشخدمتی نیست، فقط شما هستید و غذا و صفحه کامپیوتر. بیایید شروع کنیم، خیلی خب دوستان، من واقعاً این کار را میکنم. من تنها هستم و خوبیاش این است که تنها هستم و بدیاش این است که تنها هستم و هیچکس نمیتواند ترجمه کند و من باید این تجربه را برای خودم کشف کنم.
حالا منو را اینجا دارم. در منو نوشته شده که یک گزینه انگلیسی هم وجود دارد. چی دیدید که چند سینی همینطوری از کنارم رد شدند؟ به زودی قرار است سفارش بدهم. قرار است کمی گوشت اینجا برایم پرواز کند، اما اول باید آن را روی این صفحه سفارش دهیم. آنها ادعا میکنند که انگلیسی هستند. انگلیسی تقریباً فونت دو سایز ندارد و تقریباً دیدنش غیرممکن است، اما خوشبختانه عکس دارند، بنابراین من این را انتخاب میکنم و مقداری از این را با یک تخممرغ خام میخورم.
بله، من یک تخممرغ خام میخواهم، بنابراین یک منوی کامل و گسترده پر از چیزهای نامحدود وجود دارد که میتوانید اینجا سفارش دهید، اما من با چند گزینه ساده گوشت گاو شروع میکنم تا کارها را شروع کنم و بعد دیوانه میشویم. مشکل اینجاست که ۹۰ دقیقه وقت داریم، این حقهست، پس باید برم جلو، اوه، چراغ قرمز روشن شد، این حتماً یه معنی داره، خدای من، باشه، اینجا گوشت گاو داریم، یه تخم مرغ داریم و باز هم گوشت گاو و کارم تمومه، پس میرم سراغ این، خداحافظ، خیلی خوش بگذره، این خیلی هیجانانگیز بود، این فراتر از غذا خوردنه، این مثل یه
تجربه تعاملیه، باشه، همه چی رو همینجا بهم دادن، دو نوع پا دارم و بعد یه تخم مرغ، تخم مرغ رو هم میزنم و این قراره یه پوشش برای یه مقدار از اون گوشت داغ باشه وقتی از روی گریل برداشتم، حالا همینجا گریل رو داریم، گوشت رو روش میریزم و میرم سراغ آشپزی تا واقعاً از اون واگوی A4 لذت ببرم، من با یه گوشت سینه گاو معمولی خانگی که به روش ژاپنی با سس تخم مرغ خام خورده میشه شروع میکنم، بریم سراغش، فکر میکنم این جواب میده، پوشش دادن گوشت با تخم مرغ فقط طعم بیشتری به غذا میده، خیلی خامهایه، مخصوصاً با زرده تخم مرغ، M MH، قبل از اینکه بریم سراغ این
A4 ممتاز. واگو، میخواهم بدانم چطور توانستهاند این بوفه را اینقدر ارزان کنند آقا، بفرمایید، شما مدیر مقرونبهصرفهترین بوفه امروز هستید؟ چند سوال در مورد نحوه کار شما در اینجا دارم، چون اینجا با کشوری که من از آن آمدهام متفاوت است. چطور میتوانید چنین بوفهای داشته باشید که اینقدر مقرونبهصرفه باشد؟ یکی از دلایل مقرونبهصرفه بودن آن، نوار نقاله فروشگاه است و بنابراین آنها مجبور نیستند برای سرو کردن به منابع انسانی پول اختصاص دهند و آنها گاوهای خود را پرورش میدهند، بنابراین ارسال گاوها به این مکان خاص بسیار ارزانتر است.
اینجا شما واگوی A4 ممتاز سرو میکنید، اما بعداً امروز میخواهم واگوی A5 را امتحان کنم. تفاوت بین A4 و A5 چقدر است؟ فکر میکنم یک مصرفکننده عادی واقعاً نمیتواند تفاوت را تشخیص دهد. فکر میکنم متخصصان میتوانند تفاوت رتبه A5 و رتبه A4 را برای من تشخیص دهند. این شبیه یک آزمایش است، زیرا من نه تنها یک مصرفکننده عادی نیستم، بلکه یک مصرفکننده پرمصرف هستم، بنابراین بالاخره وقت آن رسیده که واگوی سطح A4 را امتحان کنیم.
معمولاً این گوشت هزینه دارد. از ۰۰ تا ۱۵۰ دلار برای هر پوند، پس بیایید ببینیم که آیا با این قیمت مطابقت دارد یا نه، این اصلاً به زمان زیادی نیاز ندارد. منظورم این است که به آن تکه گوشت A4 زیبا نگاه کنید، خیلی خب، من دارم آن گوشت را جدا میکنم، خیلی زیباست، میتوانید نگاهی به آن بیندازید؟ وای وای، این فوقالعاده خوب است، چرب و آبدار و شیرین است، همه چیز همزمان خوب است.
من سعی میکنم کمی شادیام را پنهان کنم چون همه سعی میکنند اینجا یک تجربه آرام و تنها داشته باشند، اما من فقط از گوشت منفجر میشوم. شادی در حال حاضر این چیزی است که وقتی در این غلافها هستید فقط ۹۰ دقیقه فرصت دارید و فکر میکنم قبلاً ۱۵ دقیقه از آن را استفاده کردهام. من خیلی ناکارآمد حرکت میکنم چون سعی میکنم یک فیلم بگیرم، بنابراین میخواهم یک دسته گوشت را همزمان سفارش دهم.
ما برخی از گوشتهایی را که امتحان کردیم، اینجا داریم. گزینههای گوشت گاو بسیار نازک را اینجا داریم. حتی گزینههای گوشت گاو بیشتری هم وجود دارد. آنها استیک دامن خوک، استیک دامن گاو، زبان گاو با طعم نمک، زبان گاو با طعم سیر و طعم نمک دارند. خب زبان، من قطعاً یه کم زبان میخرم، پس بیایید اینو اینجا تو منو بذاریم، اونا سوسیس خوک با بیکن برش ضخیم و گوشت خوک چرب دارن، به این میگن دم و پوست از یه غضروف ترد و گوشتی مرغ و گردن مرغ. نمیتونم جلوی خودمو بگیرم.
میخوام یه کم [ _ ] مرغ ژاپنی و یه کم گردن مرغ بگیرم، باشه بچهها، غذا رسیده، اول از همه [ _ ] مرغ و پوست مرغ داریم، وقتشه این پسرای بد رو روی آتش بندازیم. فکر کنم درست شد، بیایید همینجا اون رو از دم مرغ و پوست مرغمون جدا کنیم، در حالی که داریم امتحانش میکنیم، بعدش اینو میذارم. این گردن مرغه. سیخ کباب اساساً از این پوست مرغ پخته شده.
امیدوارم به نوعی از قبل پخته شده باشه، چون مطمئن نیستم که هر گوشه و کنارش کاملاً پخته باشه. بیایید یه امتحانش کنیم. وای، مزهاش خوبه، نیمه خام، نیمه سوخته، عالیه. [ _ ] اینجا چطوره؟ یه کم از دم مرغ که بهش میگن. من یه کم نگران سالمون ایلا هستم، اما بعد فهمیدم که خام خوردم. قبلاً در ژاپن مرغ خوردم و خوب بود و کاملاً نپخته بود، بنابراین کاملاً راضیام. باسن مرغ غنی، آبدار و چرب است. بهترین قسمت این است که داخل آن هیچ استخوانی وجود ندارد. هر وقت قبلاً باسن خوردهام، مثلاً در فیلیپین یا تایوان، آنها نوعی غضروف و استخوان در داخل داشتند. این بدون استخوان است. در عین حال خوشمزه است. فکر میکنم میتوانیم این گردنها را بیرون بیاوریم. میتوانم صادق باشم، ممکن است وقت یک گریل جدید باشد. هیچکس، هیچکس، خوب. اوه اوه، سلام، یک پیرزن خوب اینجاست. من به گریل اشاره کردم و از او خواستم آن را عوض کند. آه، این چیزی است که من نیاز دارم. خیلی خب، پس من میخواهم یکی از این تکههای گردن را بردارم. آیا استخوان گردن میبینید؟ نه، شما فقط گوشت گردن مرغ را میبینید. بیایید امتحان کنیم. کمی فنری، متوسط، کمیاب. قطعاً میتوانستم آن را کمی بیشتر بپزم، اما در کل خوشمزه است. بنابراین در حال حاضر یک گوشت باقی مانده داریم. این زبان گاو است. به طرز عجیبی، این یک دایره کامل است. بیایید آن را روی گریل بعدی بیندازیم و به همین سادگی زبان گاو ما کامل است. زبان گاو یکی از دست کم گرفته شده ترین قسمت های گاو است و در سرزمین من، ایالات متحده، احترامی که شایسته آن است را دریافت نمی کند. وقتی آن را اینجا کباب می کنید، البته همه چیز خیلی نازک برش داده می شود، خیلی چرب است، داخلش کلی چربی دارد و خیلی نرم است. اوه نه، از این متنفرم، نه، فقط شوخی می کنم، بافتش متفاوت است، کمی فنری و اسفنجی است، وقتی گاز می زنید، کمی گاز می گیرد، کمی دودی و شور است، طعم گوشت گاو چرب خالص. من عاشقش هستم. بوم، خیلی خب، وقتی از بودن در آن غلاف کوچک آشپزی احساس کلاستروفوبیک می کنید، می توانید به اینجا بیایید، همین جا، آنها یک تکه گوشت برای خوردن با گوشت شما دارند، کلی سبزیجات، سالاد، میوه، قارچ و بعد، همین جا، این به نظر می رسد مارشمالو باشد. چطور است که من این همه بار در آسیا کباب خورده ام و هرگز ندیده ام کسی مارشمالو بیاورد؟ فراتر از آن، شگفت انگیز است که آنها کلی سس مختلف نیز دارند که می توانید همین جا امتحان کنید، همه چیز سلف سرویس است. خودتان آن را بردارید و سر میزتان برگردانید و تا دلتان بخواهد بخورید. حداقل برای ۹۰ دقیقه، ۱ ساعت دیگه میرسیم. بهتره قبل از اینکه برگردم سر میزم حرکت کنیم. میخوام قارچ و مارشمالو بگیرم. اتاقم رو کاملاً تمیز کردم. آمادهام یه غذای دیگه سفارش بدم. این جگر و اینه. فکر کنم رودهها اینجا حلقههای پیاز دارن. سیبزمینی سرخکرده دیگه. مرغ سوخاری. حتی اینم اسمش پتیت امریکن داگ هست. میخوام امتحانش کنم. برای این دور کافیه. بیایید سفارش بدیم. در ضمن، این مجموعه غیرمعمول از مارشمالو، ذرت و قارچ داریم. قارچ کبابی. من اینجا خیلی وگان هستم. به نظر میرسه قارچهام کامل شدن. اینا قارچهای سوزنی هستن. بیایید یه امتحانی بکنیم. میتونم بگم سرآشپز این رستوران افتضاحه. متأسفانه امروز سرآشپز منم. به این افراد اینجا پتیت امریکن داگ میگن. من فرض میکنم که قراره فقط یه کورن داگ کوچولو باشه. مممم. همینطوره، به جز اینکه وسطش سس کچاپ هم داره. یه عالمه هات داگ کچاپ داره و بعد. لایه بیرونی کورن داگ ترد، غذای آمریکایی ژاپنی است که از ما بهتر است. بله، خیلی خوب است. مرحله بعد، فکر میکنم رودههایم را فراموش کردهاند، بنابراین ما فقط با این کار میکنیم. این جگر است، به نظر میرسد جگر کمی تنها به نظر میرسد، بنابراین پشت آبجوی من، یک سس مرموز دارند و من میخواهم آن را روی آن بریزم. آیا میدانی این سس کیست؟ احتمالاً برای ژاپنیها یک راز نیست. بیایید امتحانش کنیم. خوب است، تقریباً مزه سس بولگوگی شیرین میدهد، خیلی غلیظ است، طعم پر از ادویه دارد. بنابراین، من فقط چند دقیقه دیگر اینجا هستم و میخواهم این بچهها را کباب کنم، چند مارشمالو تا سفر کباب [ _ ] را تمام کنم. من هرگز مارشمالو را به این روش کباب نکردهام.
بیایید ببینیم چه اتفاقی میافتد. میدانی، بیا فکرش را بکن. فکر میکنم دیدم که چوبهای کباب کنار سبزیجات قرار گرفتهاند. این خوب پیش نمیرود. یادت هست وقتی گفتم باید گریل را عوض کنم، به آن نگاه کن. [ موسیقی] حالا مارشمالوی ژاپنی کباب شده، کمی سوخته، کمی خامهای است، من را یاد تابستان در مینه سوتا میاندازد. من عاشقش هستم.

خب دوستان، ۹۰ دقیقه من تمام شد، آیا از تلاشهایم ناامید شدم؟ بله، ناامید شدم. احساس میکنم واقعاً از این بوفه استفاده نکردم. اگر به این بوفه آمدید، فیلم نگیرید، فقط غذا بخورید، مخصوصاً خدای من، تصور کنید که آبجو مینوشید و گوشت میخورید و به صحبتهای جو روگان در مورد اینکه چه کسی بین خرس گریزلی و گوریل برنده میشود گوش میدهید. فوقالعاده است.
این چیزی است که کاش همه جا داشتند. من عاشق بسیاری از گوشتهایی بودم که امتحان کردم و در کل فکر میکنم یک تجربه فوقالعاده سرگرمکننده است، بنابراین این بوفه بسیار مقرون به صرفه ماست، اما در مرحله بعد به گرانترین بوفهای که میتوانستیم در ژاپن پیدا کنیم، میرویم. به شعبه دوم خود رسیدهایم. یاک بلافاصله وقتی وارد این مکان میشوید، همه چیز متفاوت به نظر میرسد، بزرگتر است، گستردهتر است.
جایی برای پیشخدمتها و افراد وجود دارد که به میز شما بیایند. اینجا دستگاهی به شما سرویس نمیدهد. اینجا افرادی هستند که بسیار خوشپوش هستند. شاید اضافه کنم آقایان خوشتیپ به نظر میرسند، خانمها بسیار سنتی به نظر میرسند. من آن را دوست دارم. علاوه بر این، این شبیه بوفههایی نیست که به آنجا میروید. بلند شو و غذای خودت رو بخور. تمام مدت پشت میز میشینی و الان بقیه بهت غذا میدن.
من دارم میرم سر میزم، اونجا میخوام یاد بگیرم که این بوفه ژاپنی گرانقیمت و منحصر به فرد چطور کار میکنه. لازم نیست یه بوفه به گرونی که من امروز گرفتم بگیری. اینجا چند گزینه مختلف هست. ارزانترینش ۱۲۱۰۰ ین هست، اما گرانترینش چیزیه که امروز میخرم، کوب بِی هست، ۴۸.۴ ین.
این گوشت گاو با برند معروفه، بنابراین من اساساً دارم شانل واگو میخورم که فوقالعادهست چون شانل هم از گاو درست شده. باشه، میفهمی، اما تدارکات سفارش دادن چیه؟ اول از همه، هر وقت به چیزی نیاز داشتی، فقط این دکمه رو بزن. بهترین قسمتش اینه که سیمکشی نداره، بنابراین میتونی اون رو با خودت به دستشویی ببری، در صورتی که به کمک نیاز داشتی.
باشه، اما نمیخوام هر بار که میخوام غذا سفارش بدم با یه آدم حرف بزنم. به همین دلیله که آیپد رو اینجا دارم. به این عکسها نگاه کن، بزرگ و واضح، به این فونت خوانا نگاه کن. ما با اولین غذایمان شروع میکنیم، گوشت گاو کوبی، اینجا، ما اینجا هستیم، نگاهی به آن میاندازیم، به این گوشت نگاه کنید، اینجا، ما سه نوع مختلف گوشت گاو داریم، KOB wagio، بله، Kagio، زبان گاو نمکسود ممتاز، نه، کدام یک زبان است؟ خدای من، خدای من، خدای من، آه، استیک فیله ممتاز، بله، خیلی ممنون، خیلی خب، بیایید اول بخوریم، این فیله را داریم، خدای من، من فقط میخواهم همه
چیز را روی گریل بگذارم، حالا چیزی که فوراً متوجه خواهید شد تفاوت زیادی در اندازه گوشت با شعبه قبلی ما است. فکر میکنم شعبه قبلی از لیزر برای ضخیم کردن گوشت استفاده میکرد، اینجا تکههای گوشت ضخیمتری داریم. من میخواهم این تکه بزرگ را بردارم، خدای من، من میخواهم این را کمی در سس باربیکیو فرو ببرم و دوباره آن را بریزم، خدای من، حالا میدانم که چرا آنها به دیوارها نیاز دارند تا مردم را از هم جدا کنند تا شما از نظر بصری ناله کردن مردم از لذت را نبینید، این واقعاً خوب بود، اما فقط تفاوت در کیفیت نیست.
این به ضخامت برش هم مربوط میشود، خیلی گوشتی است اما آبدار و پر از چربی گوشتی است، طعم فوقالعادهای دارد، بنابراین این اولین برش ماست، حالا به سراغ این زبان گاو میرویم، همین جا، شما یک زبان گاو را در آخرین شعبه ما دیدید، ببینید چقدر ضخیم است. زبان گاو یکی از عجیبترین ضمائم حیوان است، زیرا وقتی فقط به شکل کامل زبان است و آن را تکان میدهید، وحشی به نظر میرسد، کمی چندشآور است، اما وقتی لایه بیرونی زبان را جدا میکنید و آن را به نوارهای نازک و زیبایی مانند این برش میدهید، شبیه استیک به نظر میرسد، اما بافت بسیار متفاوتی خواهد داشت. من آن را
کمی در سس لیمو فرو میکنم و برمیگردانم. اوه بله، کاملاً یک تجربه متفاوت از آن فیله. بافت متراکم منحصر به فردی دارد، چیزی شبیه به صدف آبالون. اگر ژاپن بتواند، آنها راهی برای پرورش گاوهایی با زبانهای بلندتر پیدا خواهند کرد. چاچی بی تی گاوی اختراع میکند که زبان بسیار بلندی دارد. آنها به آن نگاه میکنند. گاوی که میداند چطور من را ارضا کند، منظورم از طریق گوشت زبانش است، همین الان دارم با ساکوتا، مدیر تماموقت یکی از گرانترین بوفههایی که میتوانیم در ژاپن پیدا کنیم، صحبت میکنم.
میدانم که همه چیز در منو خیلی گران نیست و در واقع اگر نمیخواهید لازم نیست گوشت خیلی گران بخرید، اما اگر بخواهید میتوانید تا ۳۲۷ دلار برای گرانترین گزینه بوفه هزینه کنید. چرا گوشت گاوی که به این رستوران ارسال کردهاند اینقدر گران است؟ خیلی کمیاب است. بنابراین وقتی آن را اینجا ارسال میکنند، خیلی گران میشود چون تقاضا واقعاً زیاد است اما عرضه واقعاً کم است.
بعضی از بوفهها سعی میکنند با داشتن بیش از ۱۵۰ قلم کالا مردم را تحت تأثیر قرار دهند، اما وقتی صحبت از گوشت میشود، شما زیر ۲۰ قلم دارید. ایده پشت نداشتن این همه گزینههای گوشت چیست؟ کیفیت برای آنها واقعاً مهم است وقتی سعی میکنید چیزهایی را انتخاب کنید که کیفیت بالایی دارند، فقط تعداد گوشتها کمتر و کمتر میشود.
بنابراین سوال این است که اگر مجبور بودید یک غذای گوشتی سرو کنید، چه؟ به نظر شما باکیفیتترین، گرانترین و باارزشترین کالایی که اینجا دارید چیست؟ پس این بهترین خواهد بود. خط تولید بالای کوبه، عالیه. میخوام امتحانش کنم. خیلی خب بچهها، گوشتمون تموم شده و آخرین باری که گوشت گاو کوبه خوردم، فوقالعاده به نظر میرسه.
من در واقع در شهر کوبه بودم و یکی از بهترین تجربههای گوشتی بود که تا به حال در زندگیم داشتم. شما یک سرآشپز درست جلوی شما داشتید که تک تک لقمهها رو به کمال میپخت. امروز من اون سرآشپز هستم و باید بگم که اینجا کارم خیلی بهتر از شعبه اولمون هست که تقریباً همه چیز رو سوزوندم. هورا، این نوع غذا باعث میشه احساس بیارزشی کنی، خیلی گوشتیه، خیلی آبداره، سنگینه.
منظورم اینه که نمیتونی زیاد از اینا بخوری چون در نهایت حالت تهوع میگیری، اما اگه درست مصرفش کنی، مثل فنول عالی میشه. بنابراین برای دوره بعدی من، درست مثل مادری که واقعاً فرزندش رو دوست نداره، آیپدم رو آماده کردم. پس بیایید نگاهی به بعضی از گوشتهایی که اینجا دارن بندازیم. اول از همه، یه گوشت کوبه ریدر دارن. ما یه نوع دیگه از کوبه ریدر داشتیم، فیله مخصوصش به اون گرونی نبود.
ما اون گوشت گاو تانگ رو امتحان کردیم. سعی کردم برم سراغ بخش گوشت خوک چیزی که بهش علاقه دارم همینجاست، کمر گوشت خوک ایبریایی. گوشت خوک ایبریایی یکی از گرانترین انواع گوشت خوک در هر کجای دنیاست که از اسپانیا میاد و اساساً واگوی گوشت خوکه، اما من هم میخوام واگوی اقیانوسی رو امتحان کنم و حالا منتظریم. اوه سلام، گوشت خوک آی.
اوه، خیلی ممنونم، ممنون، گوشت خوک رسید. گوشت خوک ایبریکو، طعم یه سس خوشمزه ژاپنی رو داره و اوه، این یه خرچنگ ژاپنیه؟ بله، باشه، ممنون. غذای ما رسید. گوشت خوک ایبریکومون رو همینجا داریم و اصلاً شبیه گوشت خوک نیست، در واقع شبیه استیک هست. خوکهای جنوب شرقی معمولاً در جنگلها پرورش مییابند، جایی که آزادانه پرسه میزنند و از بلوط، گیاهان و علفها تغذیه میکنند که به طعم و کیفیت منحصر به فرد گوشتشون کمک میکنه.
ببینیم چه مزهای داره [موسیقی]. اوه، این یه خوکه، یه خوک خوبه، یه چیز شیرین طبیعی در مورد خود این گوشت وجود داره، خیلی خوشمزهست. گوشت خوک اونطور که شایستهشه شناخته نمیشه و در ژاپن، مخصوصاً گوشت گاو، همه توجه رو به خودش جلب میکنه، اما این… یه چیز خاص و من عاشق واگو و گوشت خوک هستم، وقتشه که یه سفری به اینجا داشته باشیم.
اینجا خرچنگ برفی داریم. میخوام اینو باز کنم. خیلی خب، بیایید یه شات [موسیقی] بهش بدیم. شور و شیرین و کاملاً خوشمزهست. اولش ممکنه بهش نگاه کنی. ممکنه فکر کنی یه شاه خرچنگه. این که وارداتی نیست. فقط از شمال ژاپن آوردیش. شیرینیش بینظیره و طعمش خیلی تازهست. از اینجا برمیگردیم به آیپد برای یه سفارش دیگه. حالا یه نگاهی بندازیم.
نزدیک انتهای منوی گوشت، یه سری اقلام منحصر به فرد پیدا میکنی، از جمله شکم خوب. بیا یه شکم خوب بخوریم. من هم میخوام روده بگیرم و سفارش الان ارسال شد. ممکنه از خودت بپرسی سانی، چرا باید همچین چیز عجیبی سفارش بدی؟ چون من تو یه بوفهام که بالای ۳۰۰ دلار قیمت داره. میخوام بفهمم چرا این چیزهای منحصر به فرد و غیرمعمول رو تو منوشون دارن، با اینکه منو خیلی مفصل نیست.
برای برشهایی که تو آمریکا غیرمعمول میدونیم، جا باز میکنی. مثلاً شکم داری، روده داری، جگر داری. چرا هنوز اینا رو داری؟ گوشتهای اندامی، همانطور که اشاره کردید، در آمریکا مردم واقعاً چیزهایی مثل معده یا روده نمیخورند، اما وقتی صحبت از ژاپن میشود، مردم واقعاً معده یا روده را دوست دارند، بنابراین برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان ژاپنی، آنها هنوز چنین غذاهایی را ارائه میدهند که روشی خیرهکننده و زیبا برای گفتن این بود که مردم بالاخره آن را دوست دارند، غذای نهایی ما از راه میرسد و اینجاست.
این در واقع بهتر از آن چیزی است که انتظار داشتم. ما مقداری معده و مقداری روده داریم، بنابراین میخواهیم همه اینها را روی گریل بریزیم. حالا معده گاو چهار حفره دارد. این بخشی از معده از حفره اول است که به نام مینو شناخته میشود. مینو یک چشم است که در کبابپز ژاپنی بریده میشود و به دلیل بافت جویدنی و طعم کمی چرب آن هنگام پخت روی گریل یاکی نیکو ارزشمند است.
این گوشت نرم و آبدار میشود و یک لقمه ترد و دلپذیر در بیرون دارد که تضادی با فضای داخلی جویدنی آن ایجاد میکند. برای اکثر مردم وقتی معده گاو را میشنوند، نه ممنون، چندشآور است، اما وقتی این توصیف را میشنوید، چیزهای بسیار بیشتری در آن وجود دارد، به خصوص وقتی به جایی مثل ژاپن میآیید که میگوید بیایید [موسیقی] را امتحان کنیم، باورنکردنی است، اول از همه با میسو پوشانده شده است.
طعم خیلی عمیق و خوشمزهای داره و بعدش اصلاً مزهی بدی نداره، به غذای نهاییمون اضافه میشه، یه جورایی روده. من تا حالا رودهی گاو اینجوری ندیده بودم. اول از همه، لولهای شکل نیستن، خیلی چربن، اندازهشون تقریباً نصف شده و حالا ترد و کبابی شدن و ظاهر و بوی فوقالعادهای دارن. بریم سراغش. خیلی خوبه. یه کم جویدنی، مثل بافت ماهی مرکب. طعم زیادی نداره.
میتونست از سس مخصوص استفاده کنه چون فقط با نمک طعمدار شده بود، اما طعم تندی نداره. فقط یه طعم برشتهی ترد و خوشمزه داره. میخوام یکی از اونا رو تو سس باربیکیو بزنم تا یه کم طعم بیشتری بهش بدم. اوه، آره، خرچنگ مخصوصی که به این قسمت غیرمعمول و اغلب دور ریخته شدهی حیوان داده شده. ژاپن. احترام من رو شنیدی.
واضحه که در طول نسلها، ژاپنیها هنر گوشت گاو و سوشی رو هم کامل کردن، اما بعد از کامل کردن غذای خودشون، ژاپنیها به جای دیگه رفتن. برای تکمیل فست فود آمریکایی، در مرحله بعد، من در ماموریتی هستم تا ببینم این کشور چگونه فست فود الهام گرفته از OFA ایالات متحده را تکمیل یا نابود میکند و همه چیز از اینجا پشت سر من شروع میشود، اولین شعبه ما، دامدوم برگر.
این اولین زنجیره برگر فست فود خانگی ژاپن است که در سال ۱۹۷۰ تأسیس شد. آنها با رقابت سختی از جاهایی مانند مک دونالد روبرو بودهاند. خوب است، اما با این حال دامدوم هویت منحصر به فردی در صحنه فست فود ژاپن برای خود دست و پا کرده است. آنها به چه چیزی معروف هستند؟ خب، آنها برگرهای منحصر به فردی دارند. بیایید نزدیک شویم و اول از همه به منو نگاهی بیندازیم.
آنها فکر میکنند میتوانند همه چیز را به زبان ژاپنی داشته باشند و موارد منوی مخفیانه خود را از من پنهان کنند. من از ترجمه گوگل خود استفاده میکنم و میفهمم که این برگر بوم تریاکی است و سپس ما گوجه فرنگی و پنیر داریم. به نظر من، این نوعی برگر کلاسیک آنهاست. فکر میکنم شاید باید یک برگر کلاسیک را امتحان کنم تا ببینم ژاپنیها چگونه یک برگر کلاسیک را تفسیر میکنند، زیرا آنها همچنین موارد منحصر به فردی مانند آنچه در اینجا میبینید دارند.
من حتی به زبان انگلیسی هم نیاز ندارم تا بدانم این چیست. این به وضوح یک خرچنگ سرخ شده کامل در داخل یک … است. برگر، وحشتناک به نظر میرسد اما میتواند خوشمزه هم باشد. میشه لطفا یک برگر گوجه فرنگی و پنیر، برگر گلابی تریاکی و خرچنگ خرچنگ سفارش من تکمیل شد و به زودی آماده میشود. قرار است اولین طعم فست فود ژاپنی را بچشیم.
خیلی خب دوستان. من امروز سه تا برگر دارم و با معمولیترین برگرشان شروع میکنم چون میخواهم خودم را برای کیفیت اینجا و آنچه انتظار میرود، کالیبره کنم. آنها به آن گوجه فرنگی و پنیر میگویند. نمیدانم چرا روی این دو عنصر تمرکز میکنند. اوه، وای، در نگاه اول باید بگویم که بیعیب و نقص به نظر میرسد، عالی به نظر میرسد، کمی شبیه عکس است، کاهو حتی تقلبی به نظر میرسد، ممکن است تقلبی باشد، واقعی باورنکردنی است، خیلی سبز است، خیلی برگدار است، حداقل باعث میشود زیبا به نظر برسد.
ما یک برش ضخیم گوجه فرنگی داریم. خدای من، گوجه فرنگی انگار کل برگر را پوشانده است. سس کچاپ، پنیر و دو برگر. این عالی به نظر میرسد. بیایید امتحانش کنیم [موسیقی] من این پاسخ ژاپن به واپر است. میخواستم بگویم تنها… چیزی که کمه سس مایونز هست، اما نه، اون رو هم دارن. اساساً همه مواد تشکیل دهنده کاهو، گوجه فرنگی، ترکیبی از سس مایونز و کچاپ هست، بعد یه نون کنجدی روی اون هست.
من خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، اما این یه برگر معمولیه که قراره دفعه بعد بیاد. قراره یه چیز خیلی غیرمعمول رو امتحان کنیم. قربانی بعدیمون هم برگر گلابی هست. بله، درست شنیدید، نه؟ اگرچه ممکنه برگر گلابی یکی از منحصر به فردترین و شگفت انگیزترین ساختههای دام دی برگر باشه. من موافقم. خیلی شگفت آوره و تمایلشون به آزمایش با مواد غیر متعارف رو نشون میده.
این برگر در سال 2021 در سالگرد گلابی هاربر عرضه شد. شوخی کردم. میتونید تصور کنید. بیایید بازش کنیم و ببینیم چه شکلیه. اول از همه، ظاهر هر کدوم از این نونهای کنجدی رو کاملاً درست کردن. لایه بعدی یه لایه ضخیم سس مایونز داره. کاهوی بی نقص و بعد چند برش مو با یه نوع سس سفید منحصر به فرد بر پایه مایونز. دوباره دو تا نازک دارن.
کتلتها و بعد در پایین چیزی که به نظر میرسد سس تریاکی یا نوعی سس قهوهای باشد، میخواهم به آن [موسیقی] بزنم. این مقدار زیادی گلابی است، خیلی شیرین است، همچنین خیلی نرم است که من در کل دوست دارم. تریاکی فوقالعاده شیرین وجود دارد. سس مایونز هم وجود دارد که به نظر میرسد نسبتاً شیرین است. گلابیها میوه مورد علاقه من نیستند چون در نهایت کمی منزجرکننده هستند.
این چندشآور نیست، فقط کمی ناخوشایند است، کمی عجیب است. من از اینکه آنها به دنبال این کار هستند خوشم میآید. من خلاقیت را تحسین میکنم، اما همه ما باید محدودیتهایی برای خود داشته باشیم، به همین دلیل ازدواج کردم، بنابراین کسی را داشتم که به من بگوید چه کار کنم. برگر بعدی و نمادین ما، برگر خرچنگ. بیایید در مورد آن یاد بگیریم.
این غیرمعمولترین و نمادینترین آیتم منوی رستوران زنجیرهای است که آن را در صحنه فست فود ژاپن متمایز میکند. برگر خرچنگ به دلیل استفاده جسورانه از یک غذای بیارزش، توجه گستردهای را به خود جلب کرد. میدانید چه چیزی جسورانهتر از یک دلفین کامل است که ممکن است در ژاپن امتحان کنند. توی فست فود غیرمعموله، خیلی از مشتریها شیفتهی ظاهرش و تازگی خوردن یه خرچنگ نرمپوست کامل شدن.
بیایید یه نگاهی بهش بندازیم. خدای من، به اون کوچولو نگاه کن، یه خرچنگ نرمپوست کامل که روی بستری از پنیر و کاهو نشسته. خیلی شگفتانگیزه، خیلی راحت و بینقصه. وقتی مریلند بودم راحت به نظر میرسید. یه خرچنگ نرمپوست اونجا خوردم و خوشمزه بود. من تا حالا همچین خرچنگی رو لمس نکرده بودم. بیچاره، داره طوری بهم نگاه میکنه که انگار چنگالهام سفت شده بود.
انگشتت رو گاز میگرفتم، اما وقتی خوردیمشون، نمیتونستی. خدای من، مثل کرهی خرچنگ. قراره اینجوری باشه؟ بیایید [موسیقی] رو پیدا کنیم. یه طعم دریاییِ لقمهایِ قوی و تلخ داره. طعمش خیلی تنده. انگار با یه نوع سس چیلی شیرین پوشوندنش. پنیر هم کار زیادی برای کمک به این موضوع انجام نمیده. خیلی عجیبه، هر دفعه که یه لقمه میگیری، پاهاش رو میجوی.


تنهش. داری سرش را از وسط گاز میگیری و میتوانی حس کنی که دندانهایت از وسطش کنده شدهاند، آن قسمت بیرونی چرمی دارد. برایم مهم نیست چقدر هوس خانهنشینی کردهام، این فست فودی نیست که هوسش را داشته باشم و این ناراحتم میکند. ترجیح میدهم آن را توی برگر بگذارم. او میخواهد برگر مرا بخورد، اما من میخواهم او را بخورم.
هی، بیا و شاید این چیز بعدی باشد که در منویشان دارند. برگر کبوتر. پس این آخرین برگر ما از دام دام است. بعدش یک مغازهی گوشتپزی داریم که چیزی سرو میکند که هرگز در رستوران محلی کریسپی کریک پیدا نمیکنید. بیایید آنجا برویم و پشت سرمان، شعبهی دوممان، آقای دونات، را پیدا کنیم. رستورانی که در آمریکا شروع به کار کرد و در نهایت توسط ژاپن پذیرفته شد.
داخلش کلی چیزهای آشنا پیدا خواهید کرد، چیزهایی که شبیه دونات هستند و جاهای دیگر دیدهاید، اما چند تا چیز هم دارند که حتی نمیدانم چطور توصیفشان کنم. مثلاً یکی از اینها اسمش ساکو موچی سگ است. گوشت مکزیکی. اول از همه زاکو چیست؟ من موچی را میشناسم. من سگ را میشناسم. در همین حال، غذا شبیه… آیا این شبیه هیچ دونات یا دونات سگ یا مکزیکیای هست که تا حالا دیده باشید؟ بیایید داخلش برویم و ببینیم حالا دوباره چطور است.
به شما گفتم که آنها چند مورد آشنا دارند که همه ما قبلاً چیزی شبیه به این را در کریسپی کریم دیدهایم. خوشمزه به نظر میرسد. اینجا آشنا به نظر میرسد. آنها زاکو هستند. اول از همه ما دونات نرم ترد داریم. این در واقع یک دونات با طعم کاری با یک تخم مرغ روی آن است. این یکی میگوید گوشت مکزیکی نرم ترد سگ. من عاشق گوشت مکزیکی هستم و در نهایت تخم مرغ نرم ترد سگ داریم.
ژاپن دسته بندی خاص خود را از دوناتها ایجاد کرده است که برای جهان غرب ناشناخته است. فکر میکنم قرار بود تا ابد همینطور بماند، اما امروز آنها را به همه نشان خواهم داد. خب دوستان، نگاهی به داخل جعبه من بیندازید. سه طعم مختلف در اینجا وجود دارد. من با بیضررترین طعم، یعنی تخم مرغ، شروع میکنم و سپس به وحشیترین طعم که گوشت مکزیکی است، میرسم.
این یعنی چی؟ این اساساً یک سالاد تخم مرغ است، نه یک ساندویچ سالاد تخم مرغ. حالا بالاخره این چیز را به دست آوردم. فکر میکردم بیشتر شبیه هات داگ باشد، یکی از آنها. گفت سگ، نظر نده که دارن سگ میخورن. اساساً چیزی که اینجا داریم نون سرخشدهست. مطمئن نیستم شیرین باشه یا نه. یه کم بوی شیرینی داره. یه کم بافت داره.
بعد وقتی بازش میکنم میبینم که فقط یه لایه نازک سالاد تخممرغه که روش یه تخممرغ گذاشتم. بیا امتحانش کنیم. یه کم تردی داره. بیرونش. سالاد تخممرغ. کوچیک به نظر میرسه اما طعم فوقالعادهای داره. همه میدونن که ژاپنیها واقعاً تو یه سری چیزا عالین. یه لوازم الکترونیکی و دو تا ساندویچ سالاد تخممرغ. تو این مورد، همون سالاد تخممرغ عالی رو دارن که پر از سس مایونز خوشمزه و تخممرغهای نرم و آبداره. اما تو یه ظرفه.
خیلی خامهایه و یه جورایی دلچسبه. این بخشی از یه سری دونات عجیب به اسم زاکوئه. زاکو برای توصیف چیزهایی که ترد هستن استفاده میشه. الان واقعاً اینقدر ترده. یه کم بافت داره، اما ترد نیست. ترد. بریم سراغ بعدی. خیلی خب، اینجا. بعدیمون رو داریم. یکی را بیرون میآورم، شلوارش را درمیآورم، بعدی دونات، این یکی به نام زاکو موچی داگ شناخته میشود، خمیر جویدنی اما تکهتکه، ساندویچی بین یک مادهی کاری ملایم تند و یکدست است، اوه، این کاری است، فکر کردم خوب است، به نظر متمایز میرسد اما نه کاملاً مشخص مانند کاری و روی آن یک تخممرغ ورقه شده قرار دارد که شبیه
تخممرغ آبپز است، بیایید امتحان کنیم، وای، چقدر غلیظ و شور است، کاری بد نیست، البته طعم آن شبیه کاری ژاپنی است، نه مثل کاری هندی، این طعمی است که مردم اینجا عاشقش هستند، نوعی رابطهی عشق و نفرت است، اگر بخش عشق را حذف کنید، من آن را دوست ندارم، اما خوشبختانه یکی باقی مانده است. زاکو بعدی ما یک موچی داگ با گوشت مکزیکی است، فوقالعاده است، چون گوشت مکزیکی دقیقاً چیست؟ شما دقیقاً جلوی یک کامیون تاکو در لسآنجلس نمیایستید و نمیگویید، من یکی با گوشت مکزیکی میآورم، لطفاً، گوشت مکزیکی تند بین خمیر جویدنی ساندویچ شده و روی آن
سس پنیر چدار درست شده با گوجه فرنگی، لوبیا، گوشت چرخکرده قرار دارد، خدای من، گوشت مکزیکی، گوشت گاو است، این گوشت تند مکزیکی یادآور چیلی کونار است، به معنی چیلی با گوشت است، اما آنها در ژاپن اسپانیایی نمیدانند، ما حتی در ایالات متحده هم اسپانیایی نمیدانیم، ما به چیز، [ _ ]، پنیر میگوییم، که فقط به معنی پنیر پنیری است. میخواهم یک گاز بزرگ از این گوشت مکزیکی زیبا بزنم. شاهکار بیایید [موسیقی] برویم. خیلی شیرین است، خیلی شیرین است، اساساً مزه سس کچاپ شیرین با تکههای کوچک گوشت داخل آن میدهد و ما هنوز به پنیر نرسیدهایم [موسیقی] پنیر پنیری سایز جمعه. من قطعاً از گاو واگو یا هر گاو دیگری نیامدهام و حتی بزی هم نیست که مزه پنیر روغنی بدهد. آنقدرها هم بد نیست، اما اگر مجبور باشم همه اینها را رتبهبندی کنم، به کاری مقام سوم را در این مقام دوم میدهم و به آن یکی که واقعاً خیلی خوب است و دوباره میخورم، سالاد تخم مرغ، دونات. بنابراین این اتفاقی است که برای دوناتها در ژاپن بعد از فوکوشیما افتاد، آنها به دوناتهای محلی MR برگشتند و این چیزی است که آنها پیدا کردند و فکر کردند جهش خوبی است، بیایید آن را از اینجا سرو کنیم. میخوام یه چیز آشناتر رو امتحان کنم، پادشاه برگرها، برگر کینگ، اما به روش ژاپنی. برای پیچوندن نوک سینههای پادشاه عزیزمون چیکار کردن؟ بریم پشت سرمون، شعبه سوم برگر کینگ رو ببینیم. از بیرون، در نگاه اول همه چیز عادی به نظر میرسه، وقتی دقیقتر نگاه کنی، دیگه نمیتونه عادیتر از این باشه. در مورد چی دارم حرف میزنم؟ جانسونویل BRZ تو یه برگر کینگ سرو میشه؟ ببخشید، این وینر کینگ هست؟ نه، آخر هفتهها که میرم مهمونیهای [ _ ] گروهی، اسم من اینه؟ رمز ورود به عمارت دیدی چی بود؟ وینر و کینگ چی؟ من که هیچوقت اجازه ورود پیدا نکردم،
مثل خیلی از رستورانهای فست فودی که به ژاپن اومدن، خودشون رو با غذاهای محلی وفق دادن. بله، میتونید WAFF رو پیدا کنید، اما میتونید غذاهای خیلی غیرمعمولی هم پیدا کنید. بریم داخل و یه نگاهی بندازیم. اول میخوام بهتون نشون بدم که ما تو ژاپن هستیم، کم وزنترین کشور آسیا و اونا یه برگر سیر نیکو با وزن ۱ پوند سرو میکنن.
نیکو یعنی چی؟ یعنی سیر. اول برگر سیر سیر. از بین همه، چهار تا کتلت هست، دو لایه سس پرتقال پنیری در بالا و پایینش. من فرض میکنم که با سیر پر شده و یک پوندی هست. آیا واقعاً بزرگ و خوشمزه است؟ بیایید داخل برویم و بفهمیم، باشه دوستان، منو همینجا پشت سرم هست، پس این چیزیه که من میخوام یک پوندی سیر نیکو سفارش بدم، اما چیزی که من واقعاً برای اون اینجا اومدم برگر کاج چیپوتله هست.
این یک برگر پر از یک برش کامل آناناس لعنتی داخلشه. چرا این کار رو میکنن؟ بیایید بچشیم و بفهمیم و وعده غذایی شماره ۳ شروع شده. اولین چیزی که میخوام به اون اشاره کنم، همینجا یه نوشیدنی بزرگ در ژاپن هست که وحشیه. این میتونه یه نوشیدنی برای بچهها باشه. این چیزیه که یه کودک نوپا در ایالات متحده مینوشه.
دی و کوکاکولا برای خنثی کردن همه فست فودهای هوشمند. ۱۰۰ آیکیو. همینجا، ما یک پوندی داریم و نمیتونم بهتون بگم که آیا مثل یک پوند هست یا نه. من کیمونو رو برمیدارم و میبینم زیرش چیه. خدای من، چه افتضاحی! بیایید برگردیم به زمانی که بودیم. برگر دام دام میبینی چقدر بینقص بود چقدر بیعیب و نقص چطور همه مواد کاملاً سر جایشان قرار گرفته بودند تعادل وجود داشت زیبا به نظر میرسید حالا به این نگاه کن چه جهنمی اوه نه چهار تا کتلت یه نوع سس سیر پرتقالی همه جا پخش شده انگار یه دستگاه داشتن فقط کاملاً سس پرتقال رو همه جای برگر من بالا آورد من خیلی میترسم که
یه لانچ واقعی آوالان باشه پنیر داریم که به صورت تصادفی خیارشور پخش شده یه کم سس خردل و بعد اون سس پرتقال همه جا پایین هست یه سس پرتقال بیشتر پس یادت باشه این سیر یه پوندیه همونجاست یه نگاهی بهش بنداز حالا برو عکس آره اساساً دقیقاً مثل همن خیلی خب یه کم بهش [موسیقی] بزن گوشت گاو این A4 وو هست یا A5 گوشت زیادی تو کشوری هست که به دقت و تعالی معروفه کی جمعیتش رو تشکیل میده به جز آمریکاییهای خیلی بزرگی که تا این کشور اومدن به اون یارو نگاه کن که دقیقاً دو اینچ گوشت جامد میخواد مگه اینکه همسر من باشی هی عزیزم به زودی میبینمت عالی در کل فقط یه
آشفتگی کامله اما این دلیل اومدنم اینجا این نیست، بیایید اون رو باز کنیم. بعدی این برگر چیپوتله آناناس تسوکیمی هست، به نظر خیلی راحتتر میرسه. آه، همون نون رو میبینی، یه جورایی مثل اون نون واپر بزرگ. خدای من، یه طرف کاهو و سس مایونز، طرف دیگه دو برش بیکن آناناس و یه لعاب یا سس پرتقالی مرموز، زیرش، هیچی. وای، ژاپن، یه فرصت سس از دست رفته.
نمیدونم قضیه ژاپنیها چیه که امروز تو برگرهاشون میوه میذارن، اما بیایید با ذهن باز و دهان باز امتحانش کنیم، و خیلیهاتون شک دارین. این برگر اطلاعات غلط [موسیقی] داره. اول از همه، اونا اینجا واپر دارن، فقط همینو بفهمین بچهها، بقیه چیزها فقط بازاریابیه. هیچکس واقعاً این غذا رو نمیخوره. هیچوقت یه ژاپنی تا حالا اینو برای پتی برگر سفارش نداده.
یه چیزی که در موردش دوست دارم اینه که یه تضاد قشنگی بین میوه شیرین و سس چیپوتله خیلی تند وجود داره، هم خوشمزهست و هم دودی. طعم خوبی داره. شاید خیلی از شماها ندانید. چیپوتله فقط یک برند رستوران بوریتو نیست که به مردم ابولا یا ایولی یا شاید هر دو بدهد. چیپوتله در واقع یک فلفل چیلی رسیده و خشک دودی هالوپینو است که برای چاشنی استفاده میشود و من از قبل میدانستم که با این طعم مزهدار میشود و طعم خوبی دارد، فراتر از آناناس، گوش کنید، آناناس، این طعم مخصوص پیتزا است نه داخل برگر.
فکر میکنم همه ما میتوانیم در این مورد توافق داشته باشیم که در نهایت من طرفدار آن نیستم. باید بگویم که اگر یکی از آنها را بیشتر دوست داشتم، احتمالاً سیر غولپیکر آن بود، اما در کل دفعه بعد که به برگر کینگ آمدید، فقط یک واپر بگیرید، بهتر است از اینجا نیایید. ما به یک فست فود دیگر میرویم. در واقع این همان رستورانی است که بیشترین رقابت را با برگر کینگ داشت، وقتی که برای اولین بار سعی کردند به این کشور بیایند.
بیایید به [موسیقی] ماسبرگر نگاهی بیندازیم. خب دوستان، ما به آخرین شعبه خود، ماسبرگر و کافه، رسیدیم. هر دو در یک جا هستند. بیایید در مورد ماسبرگر صحبت کنیم، چون این یکی از… چند شعبه فست فود که از آمریکا نیامدهاند. این یک شعبه اصلی ژاپنی ماسبرگر است. یک فست فود زنجیرهای محبوب ژاپنی که به خاطر مواد اولیه تازه و باکیفیت و رویکرد منحصر به فردش به برگرها شناخته میشود.
وقتی میگویم رویکرد منحصر به فرد به برگرها، انگار این چیزها چیستند. منو گیجکننده است، اما کاری که آنها انجام میدهند این است که با میکروسکوپی کردن آن شما را فریب میدهند. ماس مخفف کوه اقیانوس و خورشید است که نمایانگر فلسفه شرکت برای ارائه غذای سالم و طبیعی است. باشه، راحت باش، یک برگر هات داگ داری. این چیست؟ چیزی که بیشتر از همه در مورد آن هیجانزدهام این است که آنها برگر برنجی دارند.
این عالی است، اگر به گلوتن حساسیت دارید یا فقط میخواهید آن را تغییر دهید و چیزی متفاوت از نان گندم معمول خود را امتحان کنید، عالی است. این منو وقتی به یک پوستر غولپیکر تبدیل میشود، به سختی قابل خواندن است، اما اینها برخی از مواردی هستند که امروز به دنبال آنها هستم. یک هات داگ در ساندویچ با مقداری سبزیجات است.
یک تخم مرغ هم در آن وجود دارد. جذاب به نظر میرسد. من میخواهم آن را اینجا بیاورم. میتوانید برگر برنجی ماس را ببینید که پر از غذاهای دریایی خوشمزه با دو نان ساخته شده از … برنج، بیایید همین الان به کیوسک سفارش برویم و سفارش دهیم. مشکل این است که اینجا انگلیسی نیست، اما تصاویر بزرگ خوبی دارند.
یک تخم مرغ میبینم، یک سوسیس میبینم، همه چیز را به شکل یک نان میبینم. بیایید آن را بررسی کنیم. آیا انیمیشن را دیدید؟ خیلی خب دوستان، این آخرین وعده غذایی روز ماست. برگر ماس. من در مورد آن شنیدهام. من قبلاً هرگز در عمرم اینجا نبودهام و به این کافه پشت سرم نگاه میکنم، کمی گرانتر است و وقتی به غذا نگاه میکنید، حالا بیعیب و نقص به نظر میرسد.
من امروز سه تا دارم که انتخاب کردهام و برخی از اینها را نمیدانم چیست. بیایید با چیزی که آشناتر است شروع کنیم. این برگر برنج ماس با غذاهای دریایی است که به عنوان برگر برنج کاکیآگه نیز شناخته میشود. این ترکیبی از غذاهای دریایی و ساندویچ سبزیجات بین دو کتلت برنج کبابی به جای نانهای نان سنتی است. چیزی که واقعاً چشمگیر است، درست کردن نانها از برنج و چسبیدن آنها به هم و از هم نپاشیدن آنها آسان نیست.
این چیز داغ و بخارآلود است. اوه بله. یک گوی هاکی بینظیر از سبزیجات و غذاهای دریایی که با هم مخلوط شدهاند، بین دو گوی هاکی دیگر که اگر بخواهم صادق باشم، خیلی از غذاهایی که امروز امتحان کردیم، حداقل بعضی از آنها باعث انزجار من شدند، اما وقتی به این نگاه میکنم، کمی احساس سوزش میکنم، کمی هیجانزده میشوم، بیایید شروع کنیم، آنها نانهای برنجی را عالی درست کردهاند، شکل خود را کاملاً حفظ میکنند، از هم نمیپاشند، تکه تکه نمیشوند، هنوز کمی نرم هستند، چیزی بین برنج یاس معمولی و برنج چسبناک، و وقتی داخل آن را گاز میزنید، خیلی
خوشمزه است، اممم، طعم آن عمدتاً کمی غذای دریایی و مقدار زیادی سس سویا است، خیلی شور است اما مرد، این لذتبخش است، آنها کار خوبی انجام دادهاند، وقتی به این نگاه کردم تحت تأثیر قرار گرفتم، فکر کردم از آن خوشم بیاید، اما این دو نفر، مطمئن نیستم که این محصول بعدی ما باشد، آنها یک نان فاشا دارند، وقتی آن را باز میکنید، یک تخم مرغ، سس و بعد آن سوسیس بزرگ را دارید، همین چند وقت پیش، من داخل یک کامیون غذا در مینه سوتا بودم و با مردی به نام داستین آشنا شدم.
کی از من یه سوال مهم پرسید؟ خب، امروز قطعاً همینطوره. اگه میخوای یه هات داگ رو ساندویچ کنی، اساساً باید یه دور بزنی و بین چند تا نون بذاریش. یه کم بو میکشمش. بوی مخلوط شیرین باربیکیو میده. یه جورایی بین اسکله و زیر این تخممرغ اینجا ریخته شده، پس یه کم از همه چی داره. هوم. مزهاش هم مثل کلم ترشه.
منظورم اینه که با سوسیس [موسیقی] منطقی به نظر میرسه. سوسیس دودی هست. به نظرم ظاهرش جذاب و فریبندهست. وقتی برای اولین بار یه گاز میزنی، سوسیس دودی میخوری و بعد اون سس فوقالعاده شیرین و یه نوع باربیکیو با گوشت میخوره. اما اصلاً حس ژاپنی بودن رو نداره، حس آلمانی به علاوه یه تخممرغ به علاوه نون فاشا رو داره. پس بهشون امتیاز میدم.
اما فکر میکنم این باید از اینجا به آمریکا صادر بشه. نه. فکر کنم باید از ژاپن به آلمان دیپورت بشه. فکر کنم. غذای شماره دو است، اما برای غذای آخرمان، این را همینجا داریم، خیلی خب بچهها، برای دهمین و آخرین برگر امروز. من اشتباه کردم. فکر کردم این در منو جالب به نظر میرسد چون سبز بود، مثل هالک. خیلی بلند بود. من برگرهای بلند را دوست دارم. این یک نان سبز قشنگ است.
من آن را دوست دارم. کمی کلم، کمی سس قرمز و بعد این یک برگر سویا است، بعد یک گوجه فرنگی. صبر کن، یک برگر سویا صبر کن. منظورت این است که هیچ حیوانی برای اینکه این پتی اینجا باشد، رنج نکشیده است. درست است، از یک سری مواد عجیب و غریب درست شده است. آیا میدانید معمولاً چه پتیهایی از گوشت مکزیکی درست میشوند؟ بعد از دیسک سویا، گوجه فرنگی داریم و بعد این کاهوی عالی را داریم.
خدای من، ژاپن زیباترین کاهو را دارد و در نهایت، هیچ فرصت سس دیگری در ژاپن از دست نرفته است. فقط به این دلیل که چیزی گیاهی است به این معنی نیست که نمیتواند طعم خوبی داشته باشد. شوخی کردم، دقیقاً همین است. در همان لحظه اول مزهاش مثل یک ساندویچ بیکن، کاهو و گوجه فرنگی بود، مخصوصاً شاید با سس مایونز فراوان. اما من دارم آن پتی را مزه میکنم.
و من با خودم فکر میکنم آیا آنجا گوشت خوکی هست که شیطانی باشد؟ این ممکن است کمی گوشت خوک داشته باشد. گوشت خوک آزمایشگاهی، تنها چیزی که میتوانم تصور کنم، یک خوک است که به کمک کابلهایی از بدنش بیرون آمده، انگار در نهایت در آزمایشگاه پرورش داده میشود. میتوانم بگویم که خیلی خوب است، اما اساساً یک ساندویچ گوجه فرنگی و سس مایونز با لایهها و بافتهای دیگر در داخل است.
نمیدانستم روزی خواهد رسید که کمی عاشق یک محصول سویا مانند پسر سویا شوم، که الان هستم. اما فکر میکنم امروز، شاید از یک پسر سویا به یک مرد سویا تبدیل شدهام. اگر فکر میکردید که برگر گلابی یا دونات گوشت مکزیکی چالش برانگیز به نظر میرسند، آنقدرها هم بد نیستند. شما هنوز چیزی برای آخرین سفرمان به غذای ژاپن ندیدهاید. ما در حال بررسی افراطیترین و عجیبترین غذاهای لذیذ این کشور هستیم.
غذاهایی که هرگز نمیدانستم میتوانید اینجا پیدا کنید. با نگاه کردن به این چیز، حالا بدون مو، حتی وحشتناکتر به نظر میرسد. از ساشیمی خرچنگ زنده گرفته تا این ام رول اسب. خب، به زودی خواهید فهمید، اما همه چیز از این فروتنی شروع میشود. ۱۰ دانه عجیب و غریب جایی که آنها Bearpaw را میپزند، اما چرا آن را میخورند و چگونه پنجههایشان را روی این Paws میگذارند؟ بیایید برویم درست پشت سرم بفهمیم GBA kishia این یک رستوران متخصص در مسابقات شکار است.
بدیهی است که Bearpaw در آن مسابقات شکار وجود دارد. این غذایی است که درست کردن آن تمام روز طول میکشد، بنابراین ما صبح به اینجا آمدهایم تا ببینیم چطور شروع میشود و تا عصر واقعاً میتوانیم آن را بخوریم. اما اول میخواهم نگاهی به این پنجه خرس بیندازم. خدای من بچهها، آیا تا به حال چیزی شبیه به این سه پنجه خرس غولپیکر دیدهاید؟ چهارمی کجاست؟ این خرس نبود؟ F این خرس به سمت شما رفت و تکان خورد.
متاسفم، میتوانید به وضوح ببینید که این دو پای عقب هستند. این پنجه جلویی است. اوه، خیلی عجیب است. به این ناخنهای عظیم نگاه کنید. پنجههایی که میتوانند شما را تکه تکه کنند و سپس از این طرف، رفیق، به آن پد نگاه کن. این خیلی ضخیم و بیاحساس است. اوه، از دست من بزرگتر است، باشه، من میروم پشت آن را بردارم. خدای من، به نظر میرسد.
به طور قابل توجهی متفاوت، یک کف پای بزرگ، ضخیم و فوقالعاده بیاحساس، درست آنجا موهای ضخیمی که همه جا را پوشانده و البته درست اینجا، آه، اینجاست که جورابهای مچ پا تمام میشوند. این برای من عجیب است، اما چیزی که واقعاً عجیب است، تلاش برای فهمیدن این است که اصلاً چطور کار میکند. این خرسها از کجا میآیند؟ چرا آنها آن را میخورند؟ چرا اینقدر گران است و چگونه این در ژاپن به یک سنت تبدیل شده است؟ این چیزی است که باید بعداً بفهمم.
من به داخل میروم و با صاحب مغازه در این مورد صحبت میکنم. ما چیزهای زیادی برای بحث داریم. شاید جالبترین بخش این باشد که چگونه در یک شهر غولپیکر با حدود 20 میلیون نفر، این دستها را به دست میآورید و از هوکایدو حمل میکنید؟ او از یک شرکت واسطه که با همه این شکارچیان مانند هوکایدو ارتباط دارد، پرسید و او همچنین با خود شکارچیان نیز در ارتباط است.
بنابراین همه خرسهای اینجا شکار میشوند، آنها مانند خرسهای پرورش یافته در مزرعه نیستند. حدس میزنم که آیا در ژاپن خرسهای زیادی وجود دارد؟ با این حال، نکته خوب این است که الماس بسیار کم است. بنابراین فروشگاهها یا رستورانهای زیادی در ژاپن وجود ندارند که Bearpaw سرو کنند. چرا به طور خاص روی پاها تمرکز میشود؟ در چین به عنوان یک غذای لوکس در نظر گرفته میشود، بنابراین فرهنگ به نوعی به ژاپن نفوذ کرده است و بنابراین حتی در ژاپن نیز علاوه بر آن، یک غذای لوکس محسوب میشود.

من شخصاً برای K واقعاً از تأثیر آن لذت بردم. من حدس میزنم وقتی او میگوید تأثیر، منظورم از نظر بصری است. نگاهی به این بیندازید که اینجا دیوانه کننده به نظر میرسد. آن را نگه دارید، آنقدر سنگین است، آنقدر بزرگ است، آنقدر بزرگ است که انگار از یک دایناسور آمده است. بنابراین از اینجا آن را آماده خواهیم کرد و تا امشب آماده خوردن خواهد بود.
مرحله اول همین جا اتفاق میافتد. او یک زودپز دارد و آن را با آب پر میکند. او آن را داخل زودپز میریزد و همه چیز را در آن غوطهور میکند و ما با آن شخص خداحافظی خواهیم کرد و خواهیم دید که در عرض چند ساعت، سرآشپز یک غذای لذیذ را آماده میکند، آنقدر نادر که تعداد کمی از ژاپنیها حتی آن را امتحان کردهاند.
ابتدا مغز یک گوزن، کمی با طعمدهندهها، نمک، منیزیم و فلفل طعمدار میشود، سپس آن را میپوشاند. هر دو طرف مغز را با آرد در یک ماهیتابه میریزند. سرآشپز کمی روغن زیتون و کمی کره اضافه میکند. وقتی کاملاً داغ شد، مغز را در ماهیتابه قرار میدهد. وقتی یک طرف کاملاً سرخ شد، آن را برمیگرداند. با احتیاط آن را در فر میریزد. به مدت 20 دقیقه میپزد و سپس برای طلایی شدن نهایی به ماهیتابه برمیگرداند.
اگر میخواهید آن را کمال بنامید، بشقاب را با سسی که با ترکیبی از گیاهان، پودر سوخاری سیر و ماهی کولی درست شده است، طعم میدهد. خب دوستان، این اولین وعده غذایی من در روز است و فوقالعاده است. این فقط یک مغز معمولی نیست. این مغز یک گوزن است. بخشی از مغز که نحوه عملکرد گرایک را درک میکند چیست؟ زیرا این بخش در هر گوزنی به خصوص در مینه سوتا، جایی که من از آنجا هستم، وجود ندارد.
بیایید در آن کاوش کنیم، بنابراین مقداری از امولسیون سبز خود را با مقداری از آن مغز زیبا مخلوط کردهام. بیایید یک شات [موسیقی] به آن بدهیم. وای، بسیار چرب، نرم و لطیف. قسمت بیرونی آن کمی پوست دارد، با این حال، تمام طعمهای موجود در من… آتشبازی دهان فوقالعادهست. این اولین چشیدن من در روز است و باید بگویم که شروع قویای بود، اما در نهایت فقط حواسم را از پاو خرس اجتنابناپذیر پرت میکند.
من دوباره با پسر کیشی اینجا هستم. دو ساعت گذشته و میخواهیم پاو خرس را از قابلمه برداریم و ببینیم چطور به نظر میرسد. اوه، خیلی عجیب به نظر میرسد. کمی بو میدهد، اگرچه خیلی تمیزتر به نظر میرسد و میتوانید پارچهها را از اینجا ببینید که از آب بیرون زدهاند. او قابلمه را با آب بیشتری پر میکند و مقداری از آن را بیرون میریزد.
بوها اینجا [موسیقی] شگفتانگیز هستند، نه واقعاً، او کف پا را جدا میکند و زیرپوست صورتی را به آرامی اما پیوسته نشان میدهد. او پوست و خز را جدا میکند و گوشت صورتی زیبا را نشان میدهد. [موسیقی] با نگاه کردن به این چیز بدون مو، حتی وحشتناکتر به نظر میرسد، خیلی بزرگ و عضلانی است. منظورم این است که به این پا نگاه کنید، از اینجا وحشی به نظر میرسد.
او قرار است کار خستهکننده کندن تک تک موها را تمام کند و سپس آن را به داخل زودپز برمیگرداند، درست در حالی که Bearpaw چند ساعتی را صرف لحیمکاری میکند. من در حالی که پای خرس ما در اولین شعبهمان در حال پخت است، به دنبال غذاهای ژاپنی [موسیقی] استثنایی و غیرمنتظرهتری در خیابانها میگردم. ما به جایی به نام برنج و سیرک آمدهایم و بگذارید به شما بگویم که داخل آن یک سیرک است و نه، منظورم این نیست که وحشی و آشفته است.
منظورم این است که مانند هر حیوانی که تا به حال در سیرک دیدهاید، احتمالاً آنها را اینجا سرو میکنند. این غذای رایجی در ژاپن نیست. این چیزی شبیه استقامت وحشی است. رفیق. صاحب رستوران در حال حاضر در حال پختن اولین غذای ماست. ما به داخل میرویم، آن را بررسی میکنیم و سپس در مورد غذایی که اینجا سرو میکنند بیشتر یاد میگیریم.
بیایید حرکت کنیم. من الان وارد آشپزخانه میشوم و با آقای مومیاما، پسر، ملاقات میکنم. اینجا دوره شروع ماست. کاما کاما که ممکن است در ژاپنی به معنی بیضه باشد. بیضهها. اینها فقط هر بیضهای نیستند. اینها بیضههای وحشی هستند. به من گفته شده که آنها کمی کوچکتر از بیضههای خوک هستند. حالا او قرار است این را آماده کند.
یه پیشغذای خوشمزه برای امتحان کردن من. مرحله اول. بیضه رو برمیداره که به نظر یخزده میاد. در اون لحظه یه تیکه یخ بیضهست. هر دو سر اون رو برش میده و پوستش رو از بیرون بیضه میکنه و از اینجا جداش میکنه. یه کم به بیضه برش میده. انگار پپرونی روی پیتزا هستن. یه کم نه واقعاً میخورمش. یه کم نمک و یه کم فلفل. بعد اینجا یه کم آرد داریم.
اینا شبیه سوراخهای دونات هستن. در این مرحله بیضهها دارن جلز و ولز میکنن. یه کم سبزیجات رو توی ماهیتابه میریزه و یه کم کره. یه کم سس سویا بهش میزنه. بشقاب رو با فلفل مزهدار میکنه و به همین راحتی. بیضه ما آمادهست. الان میخوام یه بار امتحانش کنم. اوه، فقط میگه خوشمزهست، بریم سراغش. مممم. اون. اوه، شکلش بده. اوه، ممنون.
طعم خوبی داره. تقریباً بیشتر از گوشت خوک مزه گوشت میده. با اینکه از نظر فنی گوشت خوکه. فکر میکنی چربتر باشه و ژلاتینی است اما تقریباً مثل یک خمیر سفت است. تقریباً بافتی شبیه خرده نان در مرکز دارد. چاشنی آن معمولی اما خوشمزه است. کمی سبزیجات هم در آن ریخته شده است. واقعاً خوب است، بنابراین این پیشغذای من است و در واقع کمترین چیز عجیبی است که امروز اینجا میخورم.
میخواهم با این شخص بیشتر صحبت کنم تا در مورد نحوه کار این مکان بیشتر بدانم. از شما به خاطر بیضه متشکرم، تجربه فوقالعادهای بود. به نظر میرسد این مکان کمی از همه چیز دارد. میتوانید توضیح دهید که موضوع این مکان چیست؟ موتور شرکت آنها سرگرمی برابر با غذای خوشمزه است و بنابراین ما میخواهیم مردم خوشحال باشند، مثل اینکه خوش بگذرانند و وقتی چیزهایی را سرو میکنید که خیلی عجیب و جالب هستند، دقیقاً مثل این است که آنها لبخندی بر لب دارند، بنابراین واقعاً کنجکاو میشوند.
میتوانید چند مورد از عجیبترین اقلام محبوب اینجا را به من بگویید؟ یکی از موارد نادر قطعاً بیضهها و سپس مغز گوسفند خوک است و برای امسال آنها به این فکر میکنند که امیدوارم مغز نهنگ را به اندازه یک کادیلاک تهیه کنند. من دوباره به آشپزخانه برگشتهام. با مامان یاماسان، ما یک غذای دیگر هم داریم که همینجاست، دوستانم یک کلاغ ژاپنی است که قرار است بپزد و من به زودی آن را میچشم.
مرحله اول: آن را در یک کاسه میگذارد و با کمی نمک مزهدار میکند. کمی روغن به آن اضافه میکند. چاشنیها مخصوصاً برای ژاپن بسیار ساده هستند، اما به این دلیل است که مردم اینجا میخواهند طعم واقعی هر حیوانی را که میخورند، بچشند. آن را روی یک سینی فولادی میگذارد و به نظر میرسد که قرار است در کوچکترین آشپزخانه دنیا، داخل فر قرار گیرد.
20 دقیقه گذشته است، وقت آن است که آن کلاغ را بیرون بیاوریم. ما هنوز در حال جلز و ولز هستیم. خدای من، به آن صورت نگاه کنید. بسیار خب، دوستان، ما اینجا یک غذای حماسی و بیرحمانه داریم. با پرنده شروع میکنیم. گوشت سینه معمولاً بهترین است زیرا بیشترین پروتئین واقعی را دارد، بنابراین کمی متوسط به نظر میرسد.
بیایید یک [موسیقی] به آن بدهیم. بد نیست. طعم آن شبیه سینه بلدرچین است اما قابل توجهتر. این یک پرنده بزرگتر است، سینههای بزرگتری دارد. بیشتر برای پرواز بیشتره، اون سینهست، اما قسمت مورد علاقه من در مورد بیشتر پرندهها همینجاست، این ران مرغه، خدای من، فقط یه کم باهاش جوجیتسو انجام بده، اوه آره، این اتفاقیه که برای کانر مکگرگور افتاد، همینجاست، و بعدش اینم از [موسیقی] هورا، آره، سفته، در واقع گوشت غنیایه، طعم خوبی داره، شاید بیشتر شبیه بلدرچین یا پافین باشه، یه کم سفته و هموگلوبین زیادی داره، مزه خونگی و آبدار میده، تقریباً مثل استیک، پس اون
کلاغه، اما نکته برجسته این مکان درست کنارش، اسبه. اممم، چطور بگم، در نگاه اول ممکنه برای بعضی از شما ترسناک به نظر برسه، چون کاملاً درسته. بیایید در مورد چیزی که امروز قراره بخوریم صحبت کنیم. شما دارید. من احساس میکنم باید یه کم بوق بزنیم. امروز من یه آلت تناسلی اسب دارم. دلیل اول اینه که خیلی از مردم آلت تناسلی رو دور میندازن، بنابراین دوست دارن از چیزهایی استفاده کنن که ما استفاده نمیکنیم.
یه جورایی پایداری. فکر کنم به نوعی دلیل دوم قطعاً برای سرگرمیه، همه کسایی که اینجا میان. همیشه میپرسم آیا این آلت تناسلی را داری؟ آیا آن آلت تناسلی را داری؟ به نظر خیلی جالب میآید، باشه، باید این کار را بکنیم، باشه، پس ما اسبمان را داریم، اوه، قسمتش را اینجا برمیدارد و فقط اندازهاش را به ما نشان میدهد، امم، بزرگ است و وقتی آن را زمین میگذارد، به نظر میرسد که میتواند گونه خودش باشد.
هرگز فکر نمیکردم با چیزی شبیه به این وحشیانه روبرو شوم. اولین کاری که میکند این است که آن را در این قابلمه آب جوش میاندازد و میدانید چیست؟ بیایید چند تا از آنها را آنجا بگذاریم تا همه اینها به مدت ۹۰ دقیقه بجوشد. به من گفته شده که این قسمتهای اسب از فرانسه، ژاپن و کانادا هستند. وای، چه گروه چندفرهنگیای آنجا هستند.
بعد از مدتی جوشاندن، همه گوشتها به مدت ۱۰ دقیقه به زودپز منتقل میشوند و نمک و مونوسدیم گلوتامات به آنها اضافه میشود تا طعم اسب تقویت شود. وقتی جوشاندن تمام شد، به مدت ۳۰ دقیقه دیگر داخل فر قرار میگیرد تا طعم آن کاملاً تثبیت شود. بیایید محصول نهایی را ببینیم. خدای من، اوه، اینجا زائده اسبمان در آخرین محل استراحتش آبکاری شده است.
[موسیقی] به نظر میرسد، بله، به نظر میرسد. وحشتناکه، نمیدونم چی بگم، هیجانزده نیستم، صبر کن بذار یه کم برشش بدم، بوی خوبی داره. گفت قیمت این چیز همینجا ۵۶ دلاره، برای یه تجربه غذایی کابوسوار یه کم گرونه، اگه میخواستیم اینو تو یه فیلم سنتی ژاپنی نشون بدیم، باید این کارو باهاش پیکسلی میکردیم، پس میخوام از وسط باسن شروع کنم.
فکر کنم الان وقتشه که از ویدیو جدا بشم، اما این کارو نکن، خدای من، خیلی چسبناکه، تحملش سخته. تنها چیزی که بهم آرامش میده اینه که میدونم یه ثانیه دیگه دوربین رو برمیگردونم و فیلمبردار رو مجبور میکنم یه گاز بزنه. [موسیقی] هورا، چه مزه خوبی داره، فقط مزه یه نوع گوشت گاو کبابی میده. فکر میکردم بوی تند یا عطر تندی داره. این قسمتش چی؟ هاه، این چیز انقدر تو زودپز سفت شده که واقعاً همه چربیهاش رو تجزیه کرده، خیلی نرم شده.
میتونن اینو بندازن تو یه تاکوی مکزیکی، واقعاً نمیدونی چی بوده، فکر میکنی چیه؟ گوشت گاو مطمئناً بافتهای غیرمعمولی دارد، مثل گوشت نرم و چسبناک تاندون است، میتوانید بافت آن را وقتی آن را تکان میدهم ببینید، اما در نهایت خیلی خوب است، بنابراین میدانم از خودتان چه میپرسید، چون من معمولاً از این گوشت لذت میبرم، آیا حاضرم نوک آن را امتحان کنم؟ ممکن است تعجب کنید، نه، اما فیلمبردار من، من یک قسمت کوچک اینجا دارم، بگذارید این را از شما قرض بگیرم که چه احساسی دارید، توماس، دیگر خیلی خوب نیست، کل آن را میکوبم، یک گاز است، باشه، امتحانش کن، مثل گوشت گاو سفت است، تصور کنید
فقط گوشت گاو سفت است، کمی ساکی میخواهید، نه، ادامه بده، خیلی خوب درست شده، این تجربهای است که میتوانید آن را لغو کنید، اما امروز چیزهای بیشتری برای دیدن داریم، به زودی دوباره به آن مکان اول میرویم تا پاپ خرس کامل را امتحان کنیم، اما حالا به مکان بعدی خود میرویم که قرار است چیزی را که هنوز زنده است امتحان کنیم.
بیایید حرکت کنیم، به مکان بعدی خود رسیدهایم، جایی که میتوانید خودتان برای غذایتان ماهیگیری کنید و سپس غذا، آنها آن غذا را به وحشی تبدیل میکنند، بگذارید من اول از همه، ما اینجا یک نمودار داریم که نحوه کار آن را نشان میدهد. مرحله اول: یک چوب ماهیگیری بخرید، سپس به ماهیگیری بروید، سپس یک رقص شادی انجام دهید.
وقتی ماهی گرفتید، از آنجا ماهی را به یک ماهیگیر میدهید، سپس آن را به هر روشی که ترجیح میدهید میپزند و در نهایت ماهی را میخورید. بگذارید داخل آن را به شما نشان دهم. اساساً یک استخر غولپیکر با یک قایق ساخته شده روی آن وجود دارد، سپس داخل آن آبی پر از ماهی دارید. اینها ماهیهایی هستند که میتوانید خودتان با یک چوب ماهیگیری بگیرید، اگر دوست دارید اینجا بیایید.
آنها کلی ماهی مختلف دارند، ماهی خال مخالی دارند، ماهی سیم دارند، همینطور که ادامه میدهید، آنها حتی خرچنگ دریایی هم دارند. چطور میخواهید خرچنگ دریایی بگیرید؟ ما بعداً خرچنگ دریایی خواهیم خورد، اما الان به آشپزخانه میرویم تا غذایی به نام ماهی مرکب رقصنده بخوریم. ما ماهی مرکب رنگلر خودمان را داریم. سرآشپزمان را داریم و ستاره نمایش را داریم، یعنی ماهی مرکب.
مرحله اول: ماهی مرکب را از زندان کوچکش بیرون بیاورید، او یک چاقو برمیدارد و زیر درپوش آن را میبرد و آن را برمیدارد و همه چیز را تغییر میدهد. سفید، او یک چوب داخل آن قرار میدهد، آن را روی یخ میگذارد و سپس مقداری سس سویا برمیدارد، آن را روی آن میریزد و این ماهی مرکب رقصنده ماست، اوه، چه قیافه نازیبایی دارد، علاوه بر این، او مقداری لیمو هم میگیرد تا روی آن بگذارد، میتوانم بگویم که این یک حرفه رقص کوتاه مدت بود، اوه، صبر کنید، ما یک تکان ناگهانی داشتیم، در همین حال، اینجا کلاهک ماهی مرکب را داریم، سرآشپز آن را به
دو نیم تقسیم میکند و این مانند اندامها و مغز و دستگاه گوارش آن است، همه چیز در سر آن است، او پوست را از گوشت اصلی ماهی مرکب جدا میکند و این لایه شفاف گوشتی زیبا را از اینجا به جا میگذارد، تاندون استخوانی را از کلاهک برش میدهد، ما نمیخواهیم که او به آرامی آن را برش دهد، نه اینکه آن را تا انتها برش دهد، سپس آن را به تخته برش میدهد، بلافاصله جمع میشود و از اینجا او واقعاً جولیان ماهی مرکب را به قطعات نازک برش میدهد، پوست ماهی مرکب را روی ظرف سرو قرار میدهد و سپس کلاهک ماهی مرکب ما، ساشیمی، ادامه دارد، خوب، خوب، متشکرم،
ماهی مرکب، همینجاست. مثل نوارهای نازک ساشیمی، بیایید امتحانش کنیم، کمی سس سویا به آن اضافه کنید، اوه، خوبه، بافت خوشمزهای داره، سرده، خیلی غلیظه، واقعاً مثل ماهی مرکب میمونه و تقریباً همینه، اگه این پوست رو اونجا داشتید، حدس میزنم خیلی لزجتر به نظر میرسید، آیا قراره اینو بخورم؟ میدونید، بعد از اسب بریم سراغش، کمی سس سویا بهش بزنیم [موسیقی] و کاش یه آبجو داشتم، خیلی ترد و شکنندهست، خدای من، مثل جویدن آب بینی میمونه، انگار یه آدم اسکلت داره، سفتیاش شبیه همین قسمته، فقط اینکه حتی نازکتره، فقط یه لایه پوست لزج هم روی
سطحش داره، یه جورایی دوستش دارم، این همون ماهی مرکب رقصنده یا در حال تشنجه، اما از اینجا به بعد برمیگردیم به آشپزخونه چون یه غذای دریایی زنده دیگه دارن که میخوان دور دوم بهم نشون بدن، به یکی از اینا نیاز داره، یه خرچنگ دریایی، اینا خاردار قرمز هستن خرچنگها نگاهی به این پسر بد بیندازند. سرزنده و بزرگ.
پاهای بزرگی دارند، مثل عنکبوت اقیانوس است، اما دم هم دارد. این چیزی است که ما اینجا دنبالش هستیم. ساشیمی که درون دم قرار دارد. اما این فقط مربوط به ساشیمی نیست. آنها به این خرچنگ زنده میگویند. بیایید ببینیم چطور این کار را انجام میدهند. مرحله اول: اوه، او خرچنگ را میفرستد. او زیر پوسته میرود، دم را جدا میکند و تمام قسمت بالای آن را میکند.
حالا به سرعت به اینجا منتقل میشود و سر آن روی این قایق تزئینی قرار میگیرد. حالا او دم را دارد. او با قیچی به آن میپردازد و آن گوشت آبدار و خوشمزه را از داخل آزاد میکند. او آن را از وسط نصف میکند و سپس آن را به قطعات کوچکتر برش میدهد که به این بشقاب تزئینی زیبا میرود. یک بشقاب کامل با یک خرچنگ متحرک در جلو. فکر میکنید خرچنگ خوب خواهد بود؟ من نمیخواهم کینه به دل بگیرد.
عصبانی به نظر میرسد. شما بروید، ببخشید، آن را نشان ندهید. در همین حال، چاپستیکها اینجا هستند. ما آن ساشیمی را داریم. بیایید به آن امتیاز بدهیم. هورا خدای من، خیلی خوشمزهست، نرمه، کمی چربه، هیچ طعم خاصی نداره و این یه تجربه کاملاً متفاوت با خوردن خرچنگ پختهست، یه گاز دیگه بزن، ممنون خرچنگ، کارت خوب بود. من به نظر همه تو اتاق توجه نمیکنم، اما برای من کاملاً خوشمزهست، بنابراین این بخش غذاهای دریایی زنده امروز بود، اما از اینجا برمیگردیم به محل خرسپوت تا ببینیم غذامون بالاخره تموم شده یا نه.
بیایید نگاهی بیندازیم. ما به آشپزخانه برگشتیم. من با پسر کوشی هستم و او مانیکورش رو روی این قابلمه خرس تموم کرده، به نظر وحشتناک میاد، به ژاپنی چطور میگن ترسناک؟ بچهها، من، اوه، ناخنها حتی اینجا کنده شدن، بذارید اون رو برگردونم اونجا، شماها، اوه پسر، پس از اینجا میریم سراغ فرآیند پخت و پز. او پنجه رو توی قابلمه میذاره و قراره حدود ۱۵ دقیقه بجوشه.
در حالی که پنجه خرس میجوشه، سرآشپز ترکیبی از سبزیجات، هویج، پیاز، برگ بو، کرفس و حبههای سیر رو اضافه میکنه تا به از بین بردن هرگونه طعم تندی کمک کنه. فکر کنم سوال اصلی اینه. چیزی که همه تعجب میکنند این است که چرا مردم این سوال را میخورند؟ او اینطور فکر میکند؟ آیا مردم خارج از کشور پنجه خرس نمیخورند؟ اوه، خب، او من را به آنجا رساند. ما همیشه این کار را میکنیم.
نه، بعضیها در آمریکا خرس میخورند، اما صادقانه بگویم، خیلی کم پیش میآید که پنجه را دور بیندازند، مثل چین. بعضیها آن را برای شانس خوب و خوششانسی میخورند. علاوه بر این، کلاژن زیادی وجود دارد، بنابراین بسیاری از مردم به دلایل زیبایی مانند پوست و غیره آن را میخورند. بعد از 30 دقیقه، اجاق گاز خاموش میشود و اجازه میدهد فشار داخل قابلمه به طور طبیعی آزاد شود تا زمانی که باز کردن آن ایمن باشد.
جالب است که بگوییم کلاژن وجود دارد، برای زیبایی خوب است زیرا هیچ راهی وجود ندارد که زنان این غذا را بخورند. در واقع، 60٪ از افرادی که به رستوران او میآیند و پنجه خرس میخورند، واقعاً زن شگفتانگیزی هستند. شاید این فقط نشانهای از دوران مدرن باشد. زنان هم به غذاهای دیوانهوار روی میآورند. بعد، او سبزیجات را از صافی رد میکند و آب آن را باقی میگذارد.
بخشی از آن جداگانه جوشانده میشود تا کاهش یابد. و این پنجه خرس است که بعد از یک روز کامل جوشاندن و آماده شدن در … یک ماهیتابه جداگانه با مقداری عصاره بدون عصاره و در حالی که با سرکه و عسل چرب شده است، میجوشانیم. وقتی پنجه خرس قهوهای روشن شد، آن را کنار میگذاریم تا استراحت کند. در همین حال، عصاره قهوهای پررنگ باقی مانده از ماهیتابه را داخل سس میریزیم و چند دقیقه دیگر میجوشانیم تا غلیظ شود.
خب بچهها، ما اینجا محصول نهایی را داریم، پنجه خرس کاملاً پخته شده و همه اینها به خاطر این مرد است، پسر کیشی، کار فوقالعادهای است. بیایید در مورد پول صحبت کنیم. این یکی از گرانترین قسمتهای بدن خرس است. او هیچ پنجه خرسی نداشت و چیزی که او گفت این بود که من باید چهار پنجه خرس را از یک خرس تازه شکار شده بخرم. برای چهار پنجه خرس چقدر هزینه کردم؟ بیش از ۱۰۰۰ دلار بود، در واقع حدود ۲۶۰ یا ۷۰ دلار برای هر فوت است، بنابراین شاید دو بار ویدیو را تماشا کنید.
شاید بروید از حامیان مالی ما حمایت کنید. من قبل از شروع کار کمی مایع جمع میکنم. این ساکی در یک شیشه است. من واقعاً مطمئن نیستم که چگونه در این مورد داشته باشم. اوه، چیزهای خوبی وجود دارد. تکههای چسبناک همینجا خرس یه کم حال و هوای بازی داره، یه کم حال بهم زنه، اما بعدش سرکه بالزامیک ترش و بدبوی AR هست، بنابراین میتونید ببینید که یه مقدارش خیلی چسبناک شده و داره از اینجا میریزه.
یه کم از کنار پنجه [موسیقی] هورا. خیلی چسبناک، خیلی ژلاتینی. یه خرس با مزهی بدبو. اگه بخوام از این گوشت دربیارم، باید برم سراغ P. اینا پدها هستن، انگشتای پا و بعد پدهای کف پا که خیلی ژلاتینی میشه. بیا امتحان کنیم. اوه، خیلی چسبناکه، به نظر میرسه یه کم گوشتیتره. به نظر میرسه پروتئین واقعیه. بیا یه امتحانش کنیم.
اوه، وای، اممم، خیلی اسفنجیه، مثل خوردن ریه میمونه. گاز میگیری و گاز میگیره. این بافت فنری هست که قراره وزن یه خرس رو که بالای ۴۵۰ پوند وزن داره، تحمل کنه. البته، فقط قراره اینجا بالشتکگذاری بشه. تقلا میکنم. من پسر، او همین الان به سراغ پروژه بعدیاش رفته است، بیایید این را امتحان کنیم. این انگشت [موسیقی] است، کمی بیشتر شبیه پوست گاو است، فقط پوست خیلی ضخیمی است که برای همیشه لحیم شده است، چرب است، الان ژلاتینی است.
من خیلی سپاسگزارم که او همه این طعمهای ساده را با سرکه بالزامیک قویاش مخلوط کرد و بسیار قدرتمند است و هرگونه طعم عجیب و غریب پارچه خرس را جبران میکند. این چیزی است که به نظرم میتواند گروهی از مردم را سیر کند. اول از همه، فوقالعاده غنی است. این نمیتواند یک وعده غذایی باشد. هیچ راهی وجود ندارد که کسی بنشیند و یک خرس کامل بخورد.
این یک سنت باورنکردنی است، غذایی که وقتی در مورد آن شنیدم، از شنیدن وجود آن در ژاپن امروز خیلی شوکه شدم. من با هدف خوردن Bearpaw راه افتادم و یکی پیدا کردیم و آن را پختیم و خدای من، آن را خوردم. چه خوراکی خوشمزهای. اما از حالا به بعد میخواهم بیرون بروم و به شما بگویم کدام غذا از امروز به نظرم تکاندهندهترین بود و کدام غذا را پیشنهاد میکنم هرگز امتحان نکنید. بیایید حرکت کنیم.
امروز یک روز وحشی در درونم بود. به شما گفتم که میروم. میخواهم به شما بگویم کدام غذا برای من تکاندهندهترین بود، اما کدام غذا را هم فکر میکنم نباید امتحان کنید؟ میتوانم صادق باشم؟ هر دو غذا یکی هستند. بله، میدانم که آن را خوردم، اما برای اهداف روزنامهنگاری آن را خوردم. اساساً قابلمه خرس را خوردم، بنابراین لازم نیست این کار را بکنید.
نمیتوانم وجدانم را اذیت کنم که یک مشت توریست به ژاپن میآیند و Bearpaw میخورند. حالا این کار را نکنید. این یک تجربه بینظیر بود و چیزی است که احتمالاً در طول روز دوباره تجربه خواهیم کرد. شگفتانگیز است که میبینیم مردم ژاپن چگونه به غذا متفاوت از بقیه جهان نگاه میکنند، چه غذاهای دریایی باشد، چه حیوانات غیرمعمول باشد یا چه آمادهسازیهای منحصر به فرد آن غذاها قبل از رفتن.
میخواهم از شرکتی که این ویدیو را با food.com ممکن کرده است، تشکر کنم. سفر به ژاپن را با یک شام سوشی اوماکا در توکیو یا یک کلاس آشپزی رامن در اوزاکا از طریق bu food.com با بیش از ۸۰۰ تور، کلاسها و تجربیات و بیش از ۳۰۰۰ رستوران در سراسر ژاپن و برنامهریزی یک سفر خوشمزه، فوقالعاده کنید. هیچوقت آسونتر از این نبوده، هرچی هوس کنی، حتماً میتونی تو food.

com پیداش کنی، وگرنه همین برای این ویدیو کافیه، خیلی ممنون که تماشا کردی، دفعهی بعد میبینمت، Peace Bear Paw، دفعهی بعد چه حیوونهایی پنجه دارن که میتونم بخورم، اوه، نه سگ، گربه، نه نه، فکر کنم خوبم، فکر کنم در مورد Paw کاملاً خوبم، آره، فکر کنم این کار رو میکنم، فکر کنم برای چند سال دیگه به شدت Paws رو کنار بذارم.